عجایب باستانشناسی

عجایب باستانشناسی

مدجای کلمه ایست عبری که به سربازان ومحافظان فرعون اطلاق می شده .این وبلاگ برای کمک به ارتقای فرهنگ و تاریخ جهان نگاشته شده است
عجایب باستانشناسی

عجایب باستانشناسی

مدجای کلمه ایست عبری که به سربازان ومحافظان فرعون اطلاق می شده .این وبلاگ برای کمک به ارتقای فرهنگ و تاریخ جهان نگاشته شده است

جزیره ایستر

با سلام امروز درباره جزیره ایستر با یکدیگر صحبت می کنیم جزیره ای در جنوب قاره امریکا در کشور شیلی واقع شده  که دارای مجسمه های عظیمه و هنوز کسی کشف نکرده که این مجسمه ها رو کی ساخته و چطور حمل کرده ؟

در ادامه در نظر خواهی که در گو شه سمت چپ قرار دارد حتما شرکت کنید . 

 

 

جزیره ایستر  

در سال 1621 کمپانی هلندی هند غربی تاسیس یافت و در پایان سده هفدهم به اوج ترقی خود رسید و حتی از کمپانی هند شرقی پیشی گرفت . در سال 1696 یکی از کارمندان کمپانی هند غربی به نام  "روگوین" برای کشف سرزمین های جنوبی پیشنهاد جدیدی داد ، اما از انجائیکه دولت مرکزی هلند در ان سال با مشکلات مالی فراوانی دست به گریبان بود ، پیشنهاد روگوین را نادیده گرفت و ان را در پرونده بایگانی نمود.

روگوین در واپسین روزهای زندگی خود به فرزندش " یاکوب " توصیه کرد تا طرح وی را دنبال کند و در نخستین فرصت به اجرا گذارد . یاکوب روگوین که حقوقدان بلند پایه ای بود و سالهای جوانی را پشت سر گذاشته بود ، در سال 1721 پیشنهاد پدر را با کمپانی هند غربی در میان گذارد و پشتیبانی کمپانی را برای یک سفر اکتشافی دریافت داشت .  

 

 

  

روگوین در 21 اوت 1721 همراه با ناوگان مرکب از سه کشتی از جزیره تکسل واقع در هلند حرکت کرد و به سوی ابهای جنوب رهسپار شد . هنگام عبور از عرض 62 درجه و 30 دقیقه واقع در جنوب کیپ هورن با وضع جوی وحشتناک و توده های مهیب یخ شناور روبرو شد و او را به این اندیشه واداشت که میان یخ پاره های مزبور و قاره جنوبی که احتمالا تا حوالی قطب گسترش یافته است ، باید رابطه ای برقرار باشد و یخپاره ها باید طلایه داران قاره گمشده باشند . ریزش شدید برف و تگرگ و غرش بادهای سهمگین و مه انبوه از یکسو و خروش بی امان دریا از سوی دیگر ، عرصه را بر ناوگان روگوین ان چنان تنگ کرده بود که ناگزیر فرار را بر قرار ترجیح داد و به سوی ابهای شمال روان گردید و به جزایر خوان فرناندز رسید . انها در 5 اوریل 1722 مطابق با روز ایستر ( عید پاک مسیحیان ) به خشکی کوچکی رسیدند . جزیره مزبور از دور بسیار سبز و خرم به نظر می رسید و از گوشه کناره های ان دود بر می خاست . روگوین جزیره را با الهام از روز عید پاک ، " ایستر " نام نهاد که تا امروز همچنان به همین نام باقی است . بامداد روز بعد بومیان به عرشه کشتی حمله کردند و با کنجکاوی تمام به دزدیدن اموال دریا نوردان پرداختند ، روگوین ناگزیر گروهی را برای تنبیه انان به خشکی فرستاد ، گروه مزبور بدون مقدمه جزیره نشینان را به زیر اتش گرفتند و شماری را کشتند . به دنبال ان میان بومیان و هلندیان روابط دوستانه برقرار گردید و طی هفت روزی که در جزیره اقامت داشتند واکنش ناخوشایندی از سوی جزیره نشینان به عمل نیامد . جزیره ایستر که 3800 کیلومتر از شیلی و 2400 کیلو متر از نزدیکترین جزیره مسکونی فاصله دارد ، این پرسش را برای پژوهشگران مطرح می سازد که ساکنان اولیه ان از و چگونه به این جزیره دور افتاده گام نهاده بودند ؟ ولی هنوز پاسخ قانع کننده ای دریافت نگردیده و نظریه های ارائه شده از جنبه فرضیه تجاوز نکرده است . متاسفانه روگوین نیز که در مقایسه با کاشفان بعدی موقعیت بهتری داشته ، به این نکته توجه زیادی نکرده است و فقط به یک بررسی سریع و اجمالی روی چشمگیر ترین عوارض جزیره یعنی مجسمه های غول پیکری که در کناره های جزیره پراکنده بودند بسنده کرده است . مجسمه های مزبور که پشت کلیه انها به دریاست و بر روی سنگ پایه هایی در امتداد ساحل قرار گرفته اند ، یکی از شگفت انگیزترین و بحث انگیز ترین مسائل جغرافیایی و باستانشناسی را تشکیل داده و ارتفاع برخی از انها به 9 متر و وزن انها به بیش از 50 تن بالغ می گردد . کاسه سر تمام مجسمه ها کشیده و دراز است و گوش هایشان همانند گوش جزیره نشینان بلند واویخته است و برخی از انها کلاه استوانه ای عظیمی بر سر دارند که به گفته روگوین به سبدی از سنگ سرخ شبیه است . اما کلاههای مزبور از جهتی به کاکل و زلف جزیره نشینان نیز شباهت دارد . به گمان روگوین مجسمه ها از گِل رُس تهیه شده و با فشار دست خرد می شود .  متاسفانه هیچ نشانه و یادداشتی که بیان کننده پرسش روگوین درباره انگیزه و چگونگی پیدایش مجسمه های مزبور باشد ، وجود ندارد .

روگوین در گزارشهای خود می نویسد ، جزیره نشینان در مقابل مجسمه ها اتش می افروختند و دستهای خویش را به نشانه نیایش بالا و پائین می بردند .وبه حالت سجده در می امدند

همان طوری که قبلا اشاره شد ، مجسمه های ایستر برای کاشفان وپژوهشگران بعدی نیز مسئله ساز بوده و در زمینه اینکه این مجسمه های غول پیکر چرا و به چه منظور ساخته شده اند و کی و چگونه به این محل اورده شده اند و چه سان روی پایه های سنگی نصب شده اند و کلا مفهوم گسترش و نحوه ایستادن انها چیست ؟ به هیچ پاسخی هنوز دست نیافته اند .

 

 

 

یادداشهای روگوین حاکی است که جزیره نشینان ایستر مردمانی تنومند و قوی بنیه بوده و پوست انها زرد مایل به قهوه ای است و بدنشان با رنگ ابی نقاشی و یا خالکوبی شده بود . برخی از بومیان دارای مو های بلند و عده ای دارای موهای کوتاه و ریش بودند . لباس انها از گیاهان بوده و گوشهای بلند و کشیده انها به طور چشمگیری غیر عادی بوده است . بلندی گوش بومیان ایستر به اندازه ای بود که نرمی ان به شانه هایشان می رسید و حلقه های بزرگی از سوراخ ان رد می کردند . کلبه های انها بسیار ساده بود و از گیاهان و علف ساخته شده بود . استفاده از میوه و سبزیجات در میان انها رایج بود و خوراک انها را سیب زمینی شیرین ، نیشکر و گوشت ماکیان تشکیل می داد . انها ظرف اشپزی نداشتند و گوشت ماکیان را در لای گیاهان می پیچیدند  و بر روی سنگ داغ می گذاردند .

روگوین که گویا از دیدن چنین جزیره جالبی جان تازه به تنش رسیده بود ، از پوینده گی بیشتر دست کشید و از یافتن قاره جنوبی صرفنظر کرد و همان راهی را که هموطنان پیشینش ، "لومر و شوتن " پیموده بودند ، دنبال نمود و در سر راه خود از جزایر فراوانی مانند مجمع الجزایر توآموتو که به خوشه انبوهی شباهت داشت ، دیدار کرد و ان را لابرینت نام گذارد . و چون یکی از کشتیهایش به صخره زیر ابی یکی از همین جزایر برخورد کرد غرق شد ، از ان رو به ان جزیره نام " شادلیک " بخشید که امروزه به ان تاکاپوتو می گویند. در دوم ژوئن به جزیره دیگری که به ان ورک ویکینگ (رفع خستگی) بخشیدند ، رسیدند که ان نیز جزء گروه توآموتو است و نام امروزی ان ماکاتی است . در این جزیره با سنگ پرانی گروهی از بومیان که در کمین نشسته بودند رو به رو شدند و ده نفر از ناویان به قتل رسیدند و در حالی که بیماری اسکوربوت نیز در کشتی بیداد می کرد ، روگوین از پی گیری اکتشافات صرفنظر کرد و به قصد بازگشت به هند شرقی روان گردید . انان در سر راه خود از جزایر بارابورا و موپیتی و سوسایتی دیدار کردند و از کنا ر جزایر مرجانی گذشتند. بومیان جزایر مزبور که بدنشان را رنگ امیزی کرده بودند ، از تازه واردین به گرمی استقبال کردند ، ولی وضع اسف بار ناویان هیچ درنگی را اجازه نمی داد و انها را از توقف در جزایر مزبور منع می کرد ، از این رو به سوی شمال و جزایر سلیمان وگینه نو پیش راندند و از طریق جزایر ملوک به سوی باتاویا رهسپار شدند و در پایان سپتامبر 1722 به باتاویا رسیدند . درباتاویا کمپانی هند شرقی کشتیهای روگوین را توقیف کرد و انان را به جرم تجاوز به محدوده انحصاری کمپانی دستگیر و روانه هلند نمود . ( پایان ) 

Write by : meraj marjani  "برگرفته از کتاب اکتشافات جغرافیایی نوشته جان گیلبرت" 

 

  

لطفا مطالب را بدون ذکر منبع کپی نکنید

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد