با سلام امروز درباره جزیره ایستر با یکدیگر صحبت می کنیم جزیره ای در جنوب قاره امریکا در کشور شیلی واقع شده که دارای مجسمه های عظیمه و هنوز کسی کشف نکرده که این مجسمه ها رو کی ساخته و چطور حمل کرده ؟
در ادامه در نظر خواهی که در گو شه سمت چپ قرار دارد حتما شرکت کنید .
جزیره ایستر
در سال 1621 کمپانی هلندی هند غربی تاسیس یافت و در پایان سده هفدهم به اوج ترقی خود رسید و حتی از کمپانی هند شرقی پیشی گرفت . در سال 1696 یکی از کارمندان کمپانی هند غربی به نام "روگوین" برای کشف سرزمین های جنوبی پیشنهاد جدیدی داد ، اما از انجائیکه دولت مرکزی هلند در ان سال با مشکلات مالی فراوانی دست به گریبان بود ، پیشنهاد روگوین را نادیده گرفت و ان را در پرونده بایگانی نمود.
روگوین در واپسین روزهای زندگی خود به فرزندش " یاکوب " توصیه کرد تا طرح وی را دنبال کند و در نخستین فرصت به اجرا گذارد . یاکوب روگوین که حقوقدان بلند پایه ای بود و سالهای جوانی را پشت سر گذاشته بود ، در سال 1721 پیشنهاد پدر را با کمپانی هند غربی در میان گذارد و پشتیبانی کمپانی را برای یک سفر اکتشافی دریافت داشت .
روگوین در 21 اوت 1721 همراه با ناوگان مرکب از سه کشتی از جزیره تکسل واقع در هلند حرکت کرد و به سوی ابهای جنوب رهسپار شد . هنگام عبور از عرض 62 درجه و 30 دقیقه واقع در جنوب کیپ هورن با وضع جوی وحشتناک و توده های مهیب یخ شناور روبرو شد و او را به این اندیشه واداشت که میان یخ پاره های مزبور و قاره جنوبی که احتمالا تا حوالی قطب گسترش یافته است ، باید رابطه ای برقرار باشد و یخپاره ها باید طلایه داران قاره گمشده باشند . ریزش شدید برف و تگرگ و غرش بادهای سهمگین و مه انبوه از یکسو و خروش بی امان دریا از سوی دیگر ، عرصه را بر ناوگان روگوین ان چنان تنگ کرده بود که ناگزیر فرار را بر قرار ترجیح داد و به سوی ابهای شمال روان گردید و به جزایر خوان فرناندز رسید . انها در 5 اوریل 1722 مطابق با روز ایستر ( عید پاک مسیحیان ) به خشکی کوچکی رسیدند . جزیره مزبور از دور بسیار سبز و خرم به نظر می رسید و از گوشه کناره های ان دود بر می خاست . روگوین جزیره را با الهام از روز عید پاک ، " ایستر " نام نهاد که تا امروز همچنان به همین نام باقی است . بامداد روز بعد بومیان به عرشه کشتی حمله کردند و با کنجکاوی تمام به دزدیدن اموال دریا نوردان پرداختند ، روگوین ناگزیر گروهی را برای تنبیه انان به خشکی فرستاد ، گروه مزبور بدون مقدمه جزیره نشینان را به زیر اتش گرفتند و شماری را کشتند . به دنبال ان میان بومیان و هلندیان روابط دوستانه برقرار گردید و طی هفت روزی که در جزیره اقامت داشتند واکنش ناخوشایندی از سوی جزیره نشینان به عمل نیامد . جزیره ایستر که 3800 کیلومتر از شیلی و 2400 کیلو متر از نزدیکترین جزیره مسکونی فاصله دارد ، این پرسش را برای پژوهشگران مطرح می سازد که ساکنان اولیه ان از و چگونه به این جزیره دور افتاده گام نهاده بودند ؟ ولی هنوز پاسخ قانع کننده ای دریافت نگردیده و نظریه های ارائه شده از جنبه فرضیه تجاوز نکرده است . متاسفانه روگوین نیز که در مقایسه با کاشفان بعدی موقعیت بهتری داشته ، به این نکته توجه زیادی نکرده است و فقط به یک بررسی سریع و اجمالی روی چشمگیر ترین عوارض جزیره یعنی مجسمه های غول پیکری که در کناره های جزیره پراکنده بودند بسنده کرده است . مجسمه های مزبور که پشت کلیه انها به دریاست و بر روی سنگ پایه هایی در امتداد ساحل قرار گرفته اند ، یکی از شگفت انگیزترین و بحث انگیز ترین مسائل جغرافیایی و باستانشناسی را تشکیل داده و ارتفاع برخی از انها به 9 متر و وزن انها به بیش از 50 تن بالغ می گردد . کاسه سر تمام مجسمه ها کشیده و دراز است و گوش هایشان همانند گوش جزیره نشینان بلند واویخته است و برخی از انها کلاه استوانه ای عظیمی بر سر دارند که به گفته روگوین به سبدی از سنگ سرخ شبیه است . اما کلاههای مزبور از جهتی به کاکل و زلف جزیره نشینان نیز شباهت دارد . به گمان روگوین مجسمه ها از گِل رُس تهیه شده و با فشار دست خرد می شود . متاسفانه هیچ نشانه و یادداشتی که بیان کننده پرسش روگوین درباره انگیزه و چگونگی پیدایش مجسمه های مزبور باشد ، وجود ندارد .
روگوین در گزارشهای خود می نویسد ، جزیره نشینان در مقابل مجسمه ها اتش می افروختند و دستهای خویش را به نشانه نیایش بالا و پائین می بردند .وبه حالت سجده در می امدند
همان طوری که قبلا اشاره شد ، مجسمه های ایستر برای کاشفان وپژوهشگران بعدی نیز مسئله ساز بوده و در زمینه اینکه این مجسمه های غول پیکر چرا و به چه منظور ساخته شده اند و کی و چگونه به این محل اورده شده اند و چه سان روی پایه های سنگی نصب شده اند و کلا مفهوم گسترش و نحوه ایستادن انها چیست ؟ به هیچ پاسخی هنوز دست نیافته اند .
یادداشهای روگوین حاکی است که جزیره نشینان ایستر مردمانی تنومند و قوی بنیه بوده و پوست انها زرد مایل به قهوه ای است و بدنشان با رنگ ابی نقاشی و یا خالکوبی شده بود . برخی از بومیان دارای مو های بلند و عده ای دارای موهای کوتاه و ریش بودند . لباس انها از گیاهان بوده و گوشهای بلند و کشیده انها به طور چشمگیری غیر عادی بوده است . بلندی گوش بومیان ایستر به اندازه ای بود که نرمی ان به شانه هایشان می رسید و حلقه های بزرگی از سوراخ ان رد می کردند . کلبه های انها بسیار ساده بود و از گیاهان و علف ساخته شده بود . استفاده از میوه و سبزیجات در میان انها رایج بود و خوراک انها را سیب زمینی شیرین ، نیشکر و گوشت ماکیان تشکیل می داد . انها ظرف اشپزی نداشتند و گوشت ماکیان را در لای گیاهان می پیچیدند و بر روی سنگ داغ می گذاردند .
روگوین که گویا از دیدن چنین جزیره جالبی جان تازه به تنش رسیده بود ، از پوینده گی بیشتر دست کشید و از یافتن قاره جنوبی صرفنظر کرد و همان راهی را که هموطنان پیشینش ، "لومر و شوتن " پیموده بودند ، دنبال نمود و در سر راه خود از جزایر فراوانی مانند مجمع الجزایر توآموتو که به خوشه انبوهی شباهت داشت ، دیدار کرد و ان را لابرینت نام گذارد . و چون یکی از کشتیهایش به صخره زیر ابی یکی از همین جزایر برخورد کرد غرق شد ، از ان رو به ان جزیره نام " شادلیک " بخشید که امروزه به ان تاکاپوتو می گویند. در دوم ژوئن به جزیره دیگری که به ان ورک ویکینگ (رفع خستگی) بخشیدند ، رسیدند که ان نیز جزء گروه توآموتو است و نام امروزی ان ماکاتی است . در این جزیره با سنگ پرانی گروهی از بومیان که در کمین نشسته بودند رو به رو شدند و ده نفر از ناویان به قتل رسیدند و در حالی که بیماری اسکوربوت نیز در کشتی بیداد می کرد ، روگوین از پی گیری اکتشافات صرفنظر کرد و به قصد بازگشت به هند شرقی روان گردید . انان در سر راه خود از جزایر بارابورا و موپیتی و سوسایتی دیدار کردند و از کنا ر جزایر مرجانی گذشتند. بومیان جزایر مزبور که بدنشان را رنگ امیزی کرده بودند ، از تازه واردین به گرمی استقبال کردند ، ولی وضع اسف بار ناویان هیچ درنگی را اجازه نمی داد و انها را از توقف در جزایر مزبور منع می کرد ، از این رو به سوی شمال و جزایر سلیمان وگینه نو پیش راندند و از طریق جزایر ملوک به سوی باتاویا رهسپار شدند و در پایان سپتامبر 1722 به باتاویا رسیدند . درباتاویا کمپانی هند شرقی کشتیهای روگوین را توقیف کرد و انان را به جرم تجاوز به محدوده انحصاری کمپانی دستگیر و روانه هلند نمود . ( پایان )
Write by : meraj marjani "برگرفته از کتاب اکتشافات جغرافیایی نوشته جان گیلبرت"
لطفا مطالب را بدون ذکر منبع کپی نکنید