عجایب باستانشناسی

عجایب باستانشناسی

مدجای کلمه ایست عبری که به سربازان ومحافظان فرعون اطلاق می شده .این وبلاگ برای کمک به ارتقای فرهنگ و تاریخ جهان نگاشته شده است
عجایب باستانشناسی

عجایب باستانشناسی

مدجای کلمه ایست عبری که به سربازان ومحافظان فرعون اطلاق می شده .این وبلاگ برای کمک به ارتقای فرهنگ و تاریخ جهان نگاشته شده است

اسراری از سرزمین ایران

با سلام خدمت همراهان، دوستان اگر مایل هستند میتوانند مطلب خود را به آدرس ایمیل من ارسال کرده تا با اسم خودشان در وب قرار دهم در ضمن تمام نظرات شما در خود وب پاسخ داده میشود.  

marjani.meraj@gmail.com 

   امروز درباره تمدن ایران صحبت  می کنیم در مورد اسراری از سرزمین ایران .


 

 

اسراری از سرزمین ایران


" اهورا مزدا " خدای بزرگ است ، او است برتر و بالاتر از تمام خدایان ، او است که اب ها و زمین را آفریده و آدمیان را و آدمیان را از نیکویی لبریز کرده و در کنار آنان است . "

اهورا مزدا تنها خدای ایرانیان نیست ، داریوش همواره این را تکرار می کند . از نوشته های هردوت چنین بر می آید که ایرانیان خورشید ( میترا ) ، زمین ( زام ) ، آتش ( آتار ) ، آب ( آپام ) و باد ( واهیو ) را پرستش می کردند . در کتیبه های داریوش و دو جانشینش جزء اهورا مزدا به نام هیچ خدای دیگری اشاره نشده است . شاید در عهد هخامنشیان پرستش اهورامزدا ، مذهب رسمی کشور و ممتاز از دیگر ادیان بوده است . از از آغاز سلطنت اردشیر دوم ، اقرار به تعدد خدایان معمول می شود و اسامی انان در کنار اهورامزدا می آید : میترا خدای خورشید ( برابر با آمون خدای خورشید مصریان ) خدای عهد و پیمان و روز رستاخیز که یکی از قدیمی ترین خدایان ایرانیان باستان است ، آناهیتا ، الهه آب ها ، باروری و آفرینش .

این مذهب بدوی تعدد خدایان آریایی که در آن ، تمامی نیروهای طبیعت مورد پرستش قرار می گیرند ، نباید مصون از تاثیر خدایان ساکن فلات باشد . همانگونه که یونانیان نفوذ بومیان اولیه یونان را تحمل می کردند ، ایرانیان نیز تحت تاثیر فرهنگ عقاید ساکنان بومی محل قرار گرفتند . در ادغام و امیختگی نژادی که در حال انجام بود ، مذهب و تمدن به سرنوشتی مشابه دچار شدند .

ایرانیان ، با ریختن خون و قربانی کردن حیوانات ، به ستایش از خدای خویش می پرداختند . هرودوت شرحی مفصل از این مراسم می دهد که ریشه در گذشته های دور اقوام ایرانی دارد . هیچ گاه مراسم قربانی ، بدون حضور و دعای " مُغ ها " ( برابر با راهبان ) انجام نمی شد . مغان به احتمال فراوان " ماد " که جامعه آنان دارای پاره ای امتیازات سیاسی و به ویژه مذهبی بود . در عهد هخامنشیان مقام و منزلت آنان اهمیت زیادی داشت و به احتمال زیاد ، این طبقه را هخامنشیان از مادها به ارث برده بودند . مغ ها به منظور برگزاری مراسم قربانی ، سپاه را همراهی می کردند ، به تعبیر خواب می پرداختند و در مراسم تاجگذاری پادشاهان سهم داشتند ، مراسم در معبد پاسارگاد برگزار می شد ، وظیفه تعلیم و تربیت جوانان با انان بود و نگهبانی مقابر ( مقبره ها ) پادشاهان ، مثل مقبره داریوش را عهده دار بودند . در مورد آغاز پیدایش و مذهب آنان ، اطلاع چندانی در دست نیست ، . به این ترتیب مغ ها گروه و طبقه بندی خاص را تشکیل می دادند و در این محدوده ، مراسم ازدواج های همخون را را بر گزار می کردند . در جهانبینی انان دو اصل وجود داشت : نیک و بد مغ ها مردگانشان را در فضای باز قرار می دادند تا طعمه درندگان و پرندگان شکاری شوند ، در حالی که پارسیان مرگان خود را دفن می کردند .

مردم دارای گورستانی نزدیک تخت جمشید بودند و گروه باستانشناسی فرانسوی ، گور یکی از پادشاهان را در شوش کشف کرده بود . جسد ظاهرا متعلق به یک زن ، در تابوتی برنزی ، غرق در زیور آلات طلا و محصور در انواع و اقسام وسایل رفاه خاص مردگان ، شامل سینی های نقره ای و ظروف سنگی .

مغان وظیفه دار تهیه " هوما " نیز بودند ( برابر با مّر در مصر باستان ) مایعی سکر آور که از نوعی گیاه گرفته می شد و از ضروریات مراسم مذهبی بود . متون مکشوفه در پارسه ، درباره جزئیات و خواص این مایع توضیح داده شد ه .

ایرانیان فاقد معابد پر ازدحام و محراب های پر از مجسمه های خدایان بودند . آنان بر روی ایوان های مقدس ، سکوهایی  می ساختند و مراسم در فضای باز انجام می گردید و به دلیل آتشی که روی سکو هاروشن می کردند ، آن را اتشکده می نامیدند ، آتشی که در جایگاه های خاصی در ایوان حفظ می شد و همیشه روشن بود .   

 

 

کوروش در پاسارگاد و داریوش در نقش رستم ، اتشکده هایی به شکل برجهای بلند می ساختند . شکی نیست که مراسم مذهبی در فضای باز برگزار می شد ه ، چون تمام عبادتگاههای شناخته شده در میان دشت و به صورت مضاعف ، در فاصله کمی از معابد ساخته شده اند . گزنفون در شرح یکی از مراسم مذهبی سلطنتی به حیوانات قربانی و ارابه های خاص خدای خورشید اشاره دارد که عازم محل اجرای مراسم بودند ، مراسمی که طی ان گوشت قربانی ، باید در حضور شاه صرف می شد .

ایرانیان خدایان خویش را به تصویر نمی کشیدند ، ولی بر بالای تمام نقوش برجسته های سر در  مقابر سلطنتی هخامنشیان که شاه را در حال قربانی کردن مقابل محراب آتش مقدس نشان می دهند ، تصویر نیمتنه و نیمرخ " فره وَ هَر " بر روی دایره ای بالدار نقش شده است .دنیا به دو قسمت تقسیم شده است : اهورامزدا " ارباب دانش و خِرد " در آسمان سلطنت می کند و با " بالهایش زمین و پادشاه را در برگرفته و نگاهبان است " در عصر هخامنشیان ، دیانت تغییر شکل یافته ، مزدائیسم توسط زرتشت در سراسر امپراطوری گسترش خود را آغاز کرد . ظاهرا زرتشت ( پیامبر ایرانیان ) متولد مدی ( آذربایجان ) و زادگاه وی شهر ارومیه بوده است . وی زادگاه خویش را برای تبلیغ به سمت نواحی ایران ترک کرد و در ان جا پیروانی یافت .

به اعتقاد زرتشت دنیا بر دو اصل استوار بود : نیک و بد ، اولی از ذات ملکوتی اهورامزدا و دومی بر آمده از طینت خبیث اهریمن .

انسان باید از بی ایمانی بپرهیزد ، حتی در راه ایمان بجنگد ، باید نسبت به حیوانات مهربان باشد و از آنان مراقبت کند . یک فرمانروای خوب در اره دیانتش می جنگد ، از ملت خویش دفاع می کند بیچارگان را تغذیه و از ضعیفان حمایت می کند .

اخلاقیات دیانت زرتشت بر سه اصل استوار است " پندار نیک ، گفتار نیک ، و کردار نیک " .

 

 

 

قربانی و هرگونه نذری که با ریختن خون همراه باشد ممنوع است و چهارپایی که برای انسان کار می کند نباید قربانی شود ، مصرف هوما ، نوشیدنی سکر آور حرام و مردگان را نه می توان دفن کرد ، نه سوزاند و نه غرق کرد ، چون سه عنصر مقدس ، اتش و اب و خاک نباید آلوده شود . اجساد را باید در بالای کوه ها ، یا برج های بلند ساخته شده بدین منظور قرار داد و بعد استخوانها را در محقظه ای گذاشت و در مقابری حفر شده در صخره ها ، یا قبور ساخته شده دفن نمود . این است دیانت زرتشت .

دیانت زرتشتی امروزه محدود به اقلیت کوچکی است که به زحمت قادر به دفاع از ان است . 

 

 write by:meraj marjaniبر گرفته از کتاب تاریخ ایران نوشته دکتر رومن گیرشمن (عکس ها از علی مجد پور)  

 

*لطفا مطالب را بدون ذکر منبع کپی نکنید*

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد