عجایب باستانشناسی

عجایب باستانشناسی

مدجای کلمه ایست عبری که به سربازان ومحافظان فرعون اطلاق می شده .این وبلاگ برای کمک به ارتقای فرهنگ و تاریخ جهان نگاشته شده است
عجایب باستانشناسی

عجایب باستانشناسی

مدجای کلمه ایست عبری که به سربازان ومحافظان فرعون اطلاق می شده .این وبلاگ برای کمک به ارتقای فرهنگ و تاریخ جهان نگاشته شده است

قوم اسرار

با سلام به شما دوستان عزیز بعد از مدتی طولانی خدمت شما رسیدیم با مطلبی از قوم مایا که مربوط به مراسمات قربانی کردن در این قوم می شود امید است که از مطالب استفاده کافی را ببرید .

در ضمن امیدوارم که این ارسال راهی باشد که بازدیدکنندگان کمرو و خجالتی این وب بیشتر نظر بدن و ما رو از نظرات ارزشمندشون با خبر کنن .دوستان عزیز برای ارسال هر مطلب زحمات فراوانی کشیده می شود از جمله انتخاب مطلب ، نوشتن مطلب ، انتخاب عکس ، آپلود عکس و مطلب ، و غیره که روی هم رفته کاری مشکل تر از دو سطر نوشتن است لطفا بعد از خواندن نظر خود را بگذارید تا ارتباط بین طرفین بیشتر شود و برای بهتر شدن هر چه بیشتر این وب تلاش بیشتری به عمل آید با تشکر . 

معراج مرجانی

marjani.meraj@gmail.com 

 

 

 

قوم اسرار


تغذیه خدایان

خدایان می توانستند در هر جا حضور پیدا کنند . هر چند سه قلمرو معمولا نوعی تشریح می شدند که گویا عرصه های جداگانه اند و یکی بر روی دیگری قرار گرفته است ، ولی مایا ها بیشتر انها را به هم پیوسته می دانستند تا سطوحی کاملا مجزا از یکدیگر . شلو فرایدل توضیح می دهند :

"این دو سطح هستی به صورت جدا نشدنی به یکدیگر قفل شده بودند . کنش ها و واکنش های دنیای دیگر ، سرنوشت این جهان را تحت نفوذ خود قرار می دادند ، مثلا بیماری یا تندرستی ، شکست یا پیروزی ، زندگی یا مرگ ، تلخکامی یا خوشبختی را در زندگی آدمیان به بار می اورند . ولی ساکنان دنیای دیگر نیز به نوبه خود برای ادامه شادکامی خود تحت تاثیر اعمال زندگان قرار می گرفتند . فقط زندگان بودند که می توانستند قوت و غذای مورد نیاز ساکنان دنیای دیگر و نیز ارواحی را که در انجا دوباره متولد می شدند ، فراهم آورند ... در نظر مایاها ... شاهان از همه برتر بودند ، شمن های  ( جادوگران ) خداگونه بودند که در هر دو بُعد فعالیت می کردند و با قدرتی که مراسم اجرا شده کسب می کرند ، هر دو بُعد را به حال تعادل در می آوردند ، و بدین ترتیب به قلمرو خویش خوشبختی می آوردند ."

 تغذیه موجودات دنیای دیگر توسط شاهان از راه درخت مرکزی امکان پذیر می شد ، ریشه های درخت مرکزی یا " واکاه چان " در دنیای زیر زمینی فرو رفته بود ، تنه اش در دنیای میانی قرار داشت و شاخه هایش در دنیای فوقانی . این درخت که تمام سطوح هستی را لمس می کرد ، کارش به سان مجرا و آبگذری بود بین دو جهان . شاه می توانست با اجرای آئین های دینی محل درخت را تغییر دهد و به جایی ببرد که خود ایستاده است ، سپس از ان نقطه دری را به جهان دیگر می گشود . در چنین لحظه ای وی قادر بود  خدایان را با تقدیم غذا یا خون تغذیه کند . مایا ها بر این باور بودند که خون حاوی عصاره مقدسی است بر هر موجود زنده ای ( که ان را بسته به ناحیه مربوطه کول یا چول می خواندند ) و چنین می اندیشیدند که خدایان با دریافت ان نیرومند تر و شاد تر می شوند .

فصد و قربانی

نموداری از باورهای مایا درباره ماهیت مقدس خون ، عبارت بود از عمل فصد ، یعنی بریدن رگ انسان یا حیوان برای جاری ساختن خون . ( ولی این کار الزاما به معنای کشتن انسان یا حیوان نبود . ) فصد در بسیاری شعائر دینی مایاها اجرا می شد . سرچشمه خون بستگی به این داشت که از اجرای آن شعائر به چه نتیجه ای می خواهند برسند . خواسته های کوچک از خدایان فقط نیاز به پرندگان و حیونات کوچک داشت ، در حالی که خواسته های بزرگ یا رویدادهای مهم ، قربانی کردن حیوانات بزرگ را می طلبید ، مثلا در شهر کوپان هفده جاگوار (پلنگ) در مراسم دینی وقف یک پرستشگاه به درگاه خدایان قربانی شدند .  

 

 

 

طی اجرای مراسم دینی برای خشنودی خدایان ، پاره ای اوقات لازم می آمد که یک پادشاه جایی از بدن خود را ببرد تا خون لازم برای مراسم فراهم شود . آثار به جا مانده مایاها نیز نشان می دهند که در اجرای مراسم گوناگون مذهبی ، از زبان و یا یکی دیگر از اعضاء بدن یکی از نخبگان خون جاری می شد ، این جریان به ویژه در مراسم مذهبی مربوط به باروری اجرا می گردید . ولی شایع ترین  وفراوان ترین مورد برای ریختن خون انسانها ، کشتن آنها در مراسم خاصی بود . در یک چنین قربانی کردن ، فرد مورد قربانی یک اسیر جنگی - یک برده - یا کودکی بود که والدینش باور داشتند با قربانی کردن فرزندشان ، طالع سعد و رفاه برای سایر افراد خانواده به بار خواهند آورد.

 

 

  

 

خدای باران ، چی‌ چن یتزا ، مکزیک

 

مایاها اسیران خود را به شیوه های گوناگون  قربانی می کردند . یکی از این روش ها بریدن گلوی قربانی بود ، شیوه دیگر پاره کردن شکم قربانی بود . در شهر چیچن ایتزا در ناحیه یوکاتان ، اسرای قربانی را در باتلاقی می انداختند ، در حقیقت چاهی بود طبیعی که بر اثر رانش زمین که بر روی یک رود یا دریاچه زیر زمینی قرار داشت به وجود آمده بود .( پدیده ای که در یوکاتان امری طبیعی بود ) در واقع دو حلقه از این گونه چاه ها در یوکاتان وجود داشت ، یکی اب اشامیدنی مردم را تامین می کرد و دیگری مخصوص قربانی کردن بود ، قربانیانی که برای خشنودی خدای باران فدا می شدند . چاه مخصوص قربانی کردن که " چاه قربانی " یا " چاله مقدس " نامیده می شد ، تقریبا پنجاه متر قطر داشت و گودی ان تا سطح آب حدود بیست متر و عمق خود آن نیز بیست متر بود . اسقف لاندا درباره این چاله چنین نوشته است : " از دیر باز آنها ( مایا ها ) رسمی داشتند که مردان را زنده زنده درون آن بیاندازند و این در دوران خشکسالی بود و برای خدایان قربانی می شدند . مایاها معتقد بودند که قربانیان نمی میرند ، هر چند که آنها ( قربانیان ) هرگز دوباره دیده نشدند . جز قربانیان چیزهای فراوان دیگری نیز در آن می انداختند ، مانند سنگهای گرانبها ، و چیزهای پر ارزش دیگر . "

روش رایج برای قربانی انسان که در بسیاری شهرهای دیگر مایا انجام می شد آن بود که ابتدا قربانیان را برهنه می کردند ، سپس بدن آنها را رنگ آبی می زدند . و بعد آنها را به تالار مخصوص قربانی که خارج از پرستشگاه قرار داشت می بردند . در انجا قربانی را می خوابانیدند و یک کاهن سینه قربانی را با یک خنجر تیز می شکافت و با سرعت قلبش را بیرون می آورد ، قلبی که هنوز در حال تپش بود . خون قلب را به سر و روی یک بُت که در مرکز جایگاه مراسم بود می پاشیدند  . بقیه خون قربانی را خشک می کردند که بعدا برای بُخور دادن از ان استفاده می کردند ، زیرا مایاها بر این باور بودند که دود این بخور به هنگام مراسم دعا می تواند خواست های انان را به خدایان برساند .


"Write by :Meraj Marjani"

"Maya Civilization"

"Author: Netzley,Patricia D"

"Farid javaher kalam" 

 

 

برداشت مطالب تنها با ذکر منبع مجاز می باشد. 

لطفا مطالب را بدون ذکر منبع کپی نکنید

مراسم جاری کردن خون از زبان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد