عجایب باستانشناسی

عجایب باستانشناسی

مدجای کلمه ایست عبری که به سربازان ومحافظان فرعون اطلاق می شده .این وبلاگ برای کمک به ارتقای فرهنگ و تاریخ جهان نگاشته شده است
عجایب باستانشناسی

عجایب باستانشناسی

مدجای کلمه ایست عبری که به سربازان ومحافظان فرعون اطلاق می شده .این وبلاگ برای کمک به ارتقای فرهنگ و تاریخ جهان نگاشته شده است

رودی از بهشت

   در مصر باستان ، رود نیل همیشه با هستی‌ و موجودیت تمدن باستانی مصر همراه بوده و زندگی‌ و تشکیل این چنین تمدن عظیمی‌ بدون موجودیت این رود غیر ممکن بوده است ، امروز در مورد ، حیات بخشیدن رود نیل به تمدن مصر باستان ، بیشتر صحبت می‌کنیم ، دوستان اگر نظری داشته و یا قصد همکاری در مورد ارسال مقاله و یا مدریت گروهی وب را دارند میتوانند در قسمت نظرات مطرح کنند .

 معراج مرجانی

  

 

کاری از لورنزو دی مارو

 

رودی از بهشت 


موقعیت جغرافیایی "مصر" ، به خصوص رود عظیم "نیل" ، بیش از هر عاملی در شکل گیری تمدن مصر موثر بوده است . از ان جا که رود نیل در واقع تنها منبع اب بوده ، زندگی در مصر به ان بستگی داشته است . مصر منطقه سبز و حاصلخیزی مثل یک بوته بزرگ گل در میان صحراست . رودی باریک به طول 1100 کیلومتر و خاک بارور دره نیل ریشه های این بوته گل را تشکیل می دادند . گل های این بوته به شکل باتلاقی مثلثی شکل و پست به نام دلتا در محل ورود نیل به دریای مدیترانه قرار داشت . " جیمز هنری بریستد " مصرشناس ، معتقد است که تبدیل سرزمینی حاصلخیزی که به وسیله رود نیل مشروب می شد به بیابان شنی برهوت بسیار ناگهانی و سریع بوده است : مثل یک چشم برهم زدن .

هر سال با فرا رسیدن بهار ، بارش باران های سنگین و ذوب برفها در سرچشمه نیل در کوههای آفریقای مرکزی باعث جریان یافتن سیلاب هایی می شود . بین ماههای ژوئیه ( تیرماه) تا اکتبر (آبان ماه) رود نیل از کناره هایش سرریز می کند و آب هستی بخشش را در صحرای تشنه توزیع می کند . با پائین رفتن سیلابها ، لایه ای از گل سیاه حاصلخیز به جا می ماند . مصریان باستان برای نیل احترام خاصی قائل بودند ، انها نیز مثل " هردوت " مورخ یونانی می دانستند که مصر خودش " عطیه نیل است ". در یک کتیبه باستانی این گفتار نمایانده شده است :

"درود بر نیل ، ان که پیش از زمین پدید آمده است ، ان که می اید تا به مردمان مصر زندگی ببخشد . رازی از جنبش ، تیرگی در میان روشنایی روز . مریدانت که کشتزارهای ان ها را آبیاری می کنی ، ستایشت می کنند . (نیل ) را "رع " ( خدای خورشید ) آفرید تا به تمام تشنگان زندگی بدهد . ان که می گذارد تا بیابان با جریانش که از بهشت نازل می شود ، سیراب شود . محبوب الهه خاک است ، مهار کننده الهه بذر است ، ان که سبب می شود کارگاههای پِتاح ( رب النوع هنرمندان و صنعتگران ) ترقی کند . الهه ماهیان ، ان که سبب می شود تا مرغان ابزی در سرچشمه رود پرواز کنند ... آن که جو و گندم می آفریند تا معابد جشن بگیرند ... وقتی سرریز می شوی ، چیزهای فراوانی به تو پیشکش می شود ، گله ها برای تو قربانی می شوند ، به تو بسیار تقدیم می شود ، پرنده ها برای تو پروار می شوند ، شیرهای بیابان برای تو به دام می افتند تا گشاده دستی و بخشش تو جبران شود . "

 

 

 

 

 

مصری های باستان برای حفظ روش کشاورزیشان به سیلاب طغیان های سالانه نیل وابسته بودند . مصریان در خاک مرطوب اطراف نیل گندم ، جو و غلات دیگر کشت می کردند . زراعت هم غذای مردم و هم غذای احشام را فراهم می کرد . مصرها در دهکده های دایمی ساکن شدند و با آجرهای ساخته شده از گل نیل و مقداری کاه خانه هایی محکم و یک طبقه بنا کردند .

نیل علاوه بر این که منبع تهیه غذا بود ، تمدن رو به رشد مصر را محافظت می کرد . در شرق و غرب بستر رود تا جایی که چشم کار می کند بیابان برهوت گسترده است . در شمال نیل ، دلتا قرار دارد که حاشیه باتلاقی ان لنگرگاه مناسبی برای کشتی ها نبود . در جنوب نیل آبشارهایی صخره ای وجود دارد که سفر به جنوب مصر را به وسیله کشتی دشوار می کرد .هر چند راهزنان بادیه نشین گاهی به دهکده های مصری حمله می کردند ، حدود طبیعی سرزمین مصر که تا حدی به وسیله رود نیل پدید آمده بود ، قرن ها فاتحان بالقوه را پشت مرزها نگه می داشت . در نتیجه ، حمله دشمنان به مصر معدود بود و مصری ها می توانستند خودشان را وقف تمدن رو به رشدشان نمایند .

نیل علاوه بر اینکه به دفع دشمنان کمک می کرد ، راه ارتباطی منحصر به فرد میان روستاها بود . دره باریک و طولانی نیل که مصر علیا نامیده می شود ، در بسیاری از قسمتها تنها بیست کیلومتر پهنا دارد . دهکده ها در طول منطقه ای طولانی از شمال تا جنوب قرار گرفته بودند . در دلتا ، یا مصر سفلی ، دهکده ها در اطراف هفت شاخه رود نیل پراکنده شده بودند . اگر چه وجود سنگ های عظیم الجثه در ابشارها مانع می شد تا دشمنان برای حمله به جنوب مصر از رودخانه استفاده کنند ، اما نیل در داخل مصر قابل کشتیرانی بود و ارتباط و حمل و نقل را بین دهکده ها آسان می کرد . رود همانند بزرگراه عریضی فرعون ها را قادر می ساخت مصر را از نظر سیاسی متحد کنند و یک تمدن مشترک پدید آورند .

اگر چه خود رود نیل قابل پیش بینی بود ، اما سیلاب های ان سال به سال فرق می کرد . اگر سطح سیلاب ها بالا بود ، هزاران نفر تلف می شدند ، خانه ها ویران می گشت و دانه ها و بذر هایی که برای کشت سال آینده انبار شده بود از بین می رفت . اگر سطح سیلاب پائین بود ، مناطق کمتری از ان بهره مند می شد و غلات کمتری کشت و درو می شد . در این سال ها نیز هزاران نفر از گرسنگی می مردند . براساس مشاهدات ادلف ارمن ، مصر شناس ، " روزهای سیلاب...روزهای اضطراب و دلواپسی بودند . "

در سالهای 5500 تا 3100 قبل از میلاد ، طی دوره پیش از سلسله ها ، زمانی که دلتا و دره نیل در سلسله اول یا خانواده فراعنه متحد نشده بودند ، مصری ها روش پیچیده ای را برای ابیاری ابداع کردند . ان ها حوضچه هایی در زمین حفر می کردند که مثل اب انبار سیلاب در ان ذخیره می شد . بعد مجراهایی می کندند و اب را از این حوضچه ها به مزارعی که از رود دور بودند ، می رساندند - مزارعی که حتی سطح بالای سیلاب ها نیز به انها نمی رسید . مصری ها خاکریز هایی می ساختند تا دیواره های حوضچه ها را تقویت کنند .

روش آبیاری مصری ها به نگهداری مداوم و مرمت حوضچه ها و مجراها نیازمند بود . با گذشت زمان مصری ها به قدری موفق بود که زارعان می توانستند در یک فصل نه تنها یک بار ، بلکه دو یا سه بار محصول درو کنند .

یک منبع مصر باستان سرزمین مصر را در یک زمان به این صورت توصیف می کند :

در مجاری ، ماهی و در دریاچه ها پرنده فراوان است . مزارع مصر به واسطه وجود رستنی ها سبز است و در سواحل ان نخل وجود دارد . انبارهای غله لبریز از گندم و جوست . سیر ، گندم ، کاهو و میوه ها برای بقا ( ادامه زندگی و سلامت ) موجود است و شراب از عسل برتر است . کسی که در این جا ساکن است ، خوشحال است زیرا زمین های پست مثل جاهای دیگر پربرکت است .


 

 

 نیل در کنار ابو سیمبل

 

تغییرات اجتماعی مصر


زراعت تغییرات عمده ای را در مصر بوجود آورد . وفور غذا افراد را از جمع آوری مداوم غذا رها ساخت و زمان را برای کسب تخصص و رشد شغل های مختلف فراهم کرد . به این ترتیب ، هنگامی که اغلب مصری ها کماکان در کشتزارها کار می کردند بعضی از انها برای مثال سفالگر شدند و کاسه ها و کوزه های رُسی تزئینی ساختند . بافندگان با استفاده از یکی دیگر از محصولات مصر ، الیاف کتانی ریسیدند و از انها پارچه های کتانی می بافتند . عده ای با کنده کاری روی سنگ مجسمه ، چاقو و دسته داس می ساختند . فلز کاران با مس اسلحه و ابزار می ساختند . حتی عده ای مس را ذوب می کردند تا در قالبگیری استفاده کنند ، اختراعی که احتمالا به همراه مهاجرانی که از خاور نزدیک به کناره های دلتا کوچ کرده بودند ، به مصر رسیده بود . این هنرمندان اولیه یا صنعتگران ماهر یک گروه اجتماعی تشکیل می دادند ، گروهی متفاوت از غالب روستانشینان که رعیت بودند و کماکان روی زمین کار می کردند .

تخصصی شدن حرفه ها منجر به پیدایش داد و ستد شد که اقتصاد مصر را دگرگون کرد و به رشد کشور کمک کرد . صنعتگران مختلف ، دیگر با زمین ارتباط مستقیم نداشتند و برای تامین غذایشان به روشی جدید نیاز داشتند . بدین ترتیب صنعتگران تولیداتشان را با محصولات کشاورزی معامله می کردند . پس از مدتی کوتاه ، داد و ستد از درون تک تک روستاها ، به داد و ستد بین دهکده های مجاور طول نیل منجر شد . دیری نگذشت که گروهی از سوداگران پدید امدند ، کسانی که اجناس مختلف را می خریدند و می فروختند . آن ها نیز در کنار صنعتگران و هنرمندان در ساختار در حال رشد جامعه جای خود را پیدا کردند . چون مصری ها نظام پولی نداشتند ، پایاپای معامله می کردند . سوداگران اجناس را با هم در رودخانه معامله می کردند یا گاهی  آن ها را با کاروان در خشکی حمل می کردند . بر اساس یکی از منابع مصر باستان ، " سوداگران که مثل زنبورها پرکار بودند ، در طول مسیر رودخانه بالا و پائین می رفتند . "


رشد حکومت مصر


پیشرفت کشاورزی یک دگرگونی مهم و حساس را در مصر باستان به وجود آورد : رشد حکومت . کشت و زرع پیشرفته جامعه را پیچیده تر کرده بود . برای آبیاری لازم بود حوضچه ها و مجاری ساخته و نگهداری شوند . بعد از سیلابهای سالانه ، زمین ها باید برای کشت تقسیم می شدند . اضافه محصول باید انبار و در زمان نیاز توزیع می شد . داد و ستد باید هدایت می شد . نزاع بر سر مالکیت زمین باید حل و فصل می گردید . به تدریج برای برنامه ریزی و جهت دار کردن این فعالیت ها حکومتی از بین قبایل موجود تشکیل شد .

اغلب مصری ها به قبیله تعلق داشتند و هر دهکده ای در یکی از چند منطقه مستقل جای می گرفت . بر هر کدام از این مناطق یک رئیس که تمام اهالی منطقه به وفاداری او اعتقاد داشتند ، حکومت می کرد . رئیس از پایتخت آن منطقه که معمولا دهکده بومی خودش بود بر منطقه حکمرانی می کرد .

در کنار مناطق قبیله ای ، در مصر در دوره پیش از سلسله ها چند شهرستان وجود داشت . هر یک از این شهرستانها شامل یک شهر وحومه آن بود و پادشاهی بر ان حکومت می کرد که در واقع همردیف رئیس منطقه قبیله ای بود . شهرستانها  نیز مثل مناطق قبیله ای بازار ، خدای محلی ، معبد و نماد قبیله حاکم یا خاندان گسترده مربوط به خود را داشتند . شهرستانها معمولا وقتی پدید می آمدند که یک شهر از دیگر شهرها قدرتمندتر و موفق تر می شد و رهبران آن منطقه نفوذ خودشان را به دهکده های مجاور گسترش می دادند .

مناطق قدرتمندتر به فتح یا جذب مناطق ضعیف تر از طریق جنگ و گاهی ازدواج ادامه می دادند تا سرانجام مصر فقط از دو سلطنت تشکیل شد : مصر سفلی که در ناحیه دلتای نیل قرار داشت و پایتخت آن بیوتو در غرب دلتا بود . و نِخِب که در محل " الکب " امروزی قرار داشت ، پایتخت مصر علیا بود که شامل سرزمینهای دره نیل می شد که از دلتا تا نخستین آبشار نیل نزدیک به آسوان در جنوب مصر گسترده بود . صدها سال این دو سلطنت در کنار هم وجود داشتند . با وحدت این دو ، عصر عظمت مصر آغاز شد . 

 

 

Write By : Meraj Marjani ( برگرفته از کتاب فراعنه مصر اثر برندا اسمیت ، ترجمه آزیتا یاسائی) 

 

 

برداشت مطالب تنها با ذکر منبع مجاز می باشد. 

لطفا مطالب را بدون ذکر منبع کپی نکنید

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد