عجایب باستانشناسی

عجایب باستانشناسی

مدجای کلمه ایست عبری که به سربازان ومحافظان فرعون اطلاق می شده .این وبلاگ برای کمک به ارتقای فرهنگ و تاریخ جهان نگاشته شده است
عجایب باستانشناسی

عجایب باستانشناسی

مدجای کلمه ایست عبری که به سربازان ومحافظان فرعون اطلاق می شده .این وبلاگ برای کمک به ارتقای فرهنگ و تاریخ جهان نگاشته شده است

گشودن اسرار خط هیروگلیف

امروز در مورد اسرار خط هیروگلیف بیشتر صحبت می‌کنیم . یکی‌ از مرموزترین تمدنها ، تمدن مصر باستان ، و خط هیروگلیف قدیم متشکل از اشکال عجیبی‌ بود که تا سالها ناشناخته مانده بود ، بشر همواره آرزو داشت تا به اسرار خط هیروگلیف پی‌ ببرد ، رمزگشایی نوشتار مردمان قرنهای ماقبل تاریخ ، همواره برای مردم عصر جدید جالب و هیجان انگیز بوده است . 

معراج مرجانی

meraj marjani




گشودن اسرار خط هیروگلیف 


 قرنها بود که اروپائیان تصور می کردند خط هیروگلیف حک شده بر روی آثار تاریخی مصر ، خطوط و علائم تصویری هستند که در برگیرنده اسرار مرموز یا اوراد مذهبی هستند و نمی توانند نشانگر اصوات زبان مصری باشند .
پس از کشف لوح " روزتا " (سنگ نوشته ای که توسط سربازان ناپلئون کشف شد ) در سال 1799 ، که راهگشای درک خط هیروگلیف محسوب میشد ، این نظریه پا گرفت که برخی از خطوط هیروگلیف ممکن است علائم راهنمای تلفظ کلمات باشند . در میان دانشمندان اروپایی که راه کشف رمز زبان مصری تلاش نمودند ، " ژان فرانسیس شمپلیون " فرانسوی چهره ای شاخص بود . او در سال 1790 متولد شد و از همان کودکی نبوغ خود را در زمینه یادگیری زبانهای مختلف و عزم جزم خود در راه کشف اسرار خط هیروگلیف که می توانست راهگشای درک گذشته مصر باستان باشد نشان داد . پس از سالها مطالعه مشتاقانه بسیاری از متون مصری ، در سال 1821 " شمپلیون " تلفظ یک اسم حک شده بر روی لوح روزتا یعنی " پتلومی " را بطور کامل کشف کرد . این کار سکوی پرشی برای راهگشائیهای آتی گردید . جالب ترین این راهگشائیها در 14 سپتامبر 1822 بوقوع پیوست و این زمانی بود که " شمپلیون " بر روی یک کتیبه متعلق به معبدی در" ابو سیمبل " کار می کرد . تا آن زمان فقط اسامی و واژ ه هایی از دورانهایی که مصر تحت سلطه یونانیها بود کشف رمز شده بود .



 در حالی که مصریان نوشتن خط هیروگلیف را از 3 هزار سال قبل از میلاد آغاز کرده بودند . شمپلیون مطمئن نبود که آیا همیشه نسخ خطی صدادار بوده اند یا علائم صوتی بعدها تکامل یافته اند ؟ تا انکه با نام سلطنتی نا آشنایی برخورد کرد . او از سلطنتی بودن نام از انجا آگاه شد که دسته علام حجاری شده در داخل یک شکل بیضی قرار داشتند که به ان طومار خط هیروگلیف می گفتند . او متوجه شد که دو علامت آخری s-s می باشند زیرا طبق تجارت قبلی ، علامت پیش از انها احتمالا ms بود که علامت اول تصویر خورشید است و " شمپلیون آگاه بود که در زبان قبطی ( زبان برگرفته شده از مصر باستان ) کلمه خورشید همان re می باشد ، پس علائم مزبور چنین حروفی را تداعی می کردند : " Re-ms-s-s " " رامسس " آیا او همان فرعون سلسله نوزدهم " رامسس " نبود ؟ " شمپلیون " به سراغ طومار بعدی خط هیروگلیف رفت که در ان نیز علائم ms و s وجود داشت . در آنجا، اولین علامت حجاری شده نشاندهنده یک پرنده بود - یک لک لک زیرا پرنده از نظر خدای " توت " ( خدای علم و فطرت ) مقدس بود . شمپلیون که با زیرکی حدس زد لک لک به جای اسم ان خدا بکار رفته بود ، این کلمه را زیر لب زمزمه کرد "Thoth-ms-s" ( توتموس ) . این نام یکی دیگر از فراعنه بود . شمپلیون در نوشته های خود پیرامون کشف خویش که به بحثهای مربوط به کیفیت خط هیروگلیف پایان بخشیده می گوید " هیروگلیف دست خطی است که در یک متن و در یک جمله و حتی در یک کلمه بطور همزمان تصویری ، نمادین ، و مصوت نشان داده شده است . در سال 1822 ، " ژان فرانسیس شمپلیون " 31 ساله رمز خط هیروگلیف مصری راکشف کرد . شمپلیون به عنوان اولین مصرشناس عصر نوین و پدر زبانشناسی مصر ، از پیشینه درخشان اما کوتاهی برخوردار بود . او سرانجام در سن 41 سالگی در حالی که بزرگترین خدمت را به جامعه باستانشانسی کرده بود چشم از جهان فروبست .

Write By : Meraj  Marjani
www.medjai.blogsky.com
*لطفا مطالب را بدون ذکر منبع کپی نکنید *


نوسترآداموس ( Nostradamus )

نوستر اداموس یکی‌ از بزرگترین پیشگویان تاریخ است که پیشگوئی‌های خود را در قالب شعر بیان کرده است بسیاری از پیشگویی‌های نوستر اداموس به حقیقت پیوسته است از جمله جنگ جهانی‌ دوم ، انقلاب فرانسه ، اعدام لوئی شانزدهم ، انقلاب ایران و بسیاری از پیشگوهی‌های دیگر ، امروز در مورد زندگی‌ نامه نوستر اداموس بیشتر صحبت می‌کنیم . 
معراج مرجانی
meraj marjani@gmail.com




نوسترآداموس(به فرانسوی: Nostradamus)


 نام واقعی او «میشِل دی نسترِدام» (Michel de Nostredame) است که به نوسترآداموس معروف می‌باشد. پدر او «پیر دی نستردام» در یک خانوادهٔ یهودی متولد شد و پس از ازدواج با یک زن کاتولیک به دین مسیح درآمد. نخستین فرزند آن‌ها پسری بود که او را میشل نامیدند.
 میشل دی نستردام در روز ۱۴ دسامبر سال ۱۵۰۳ در سینت رمی (Saint-Rémy-de-Provence) فرانسه به دنیا آمد و تحصیلات خود را در شهر آوینیون به پایان رساند. میشل هنگام تحصیل به نجوم و ریاضیات علاقه بسیاری نشان می‌داد. با وجود این به خواست پدرش درسال ۱۵۲۱ در آموزشگاه پزشکی «موت پلیه» نام نوشت و با نویسندهٔ نامدار فرانسوی «فرانسوا رابله» آشنا شد و با تشویق او به سرودن شعر و نوشتن تکه‌های ادبی پرداخت. نوسترآداموس در سال ۱۵۵۰ نخستین سالنمای نجومی(تقویم نجومی) را که در آن پیش‌بینی‌هایی دربارهٔ رخدادهای سال و اوضاع جوی انجام شده بود، پخش کرد. برای نخستین بار نام میشل دی نستردام در این سالنما نوسترآداموس یاد شده و پیشه و کارشناسی او پزشک و آستروفیل نوشته شده‌است. کلمه آستروفیل هم که برای نخستین بار در این سالنما نوشته شده به معنای دوستدار ستاره‌ها است. نوسترآداموس این کلمهٔ ساختگی را به آسترولوگ یا ستاره‌شناس ترجیح داده‌است.





 از سال ۱۵۵۴ نوسترآداموس یادداشت‌های خود را به صورت رباعی(دوبیتی) سرایید و صد رباعی نخست را با نام «سِنتِریِ نخست» یا «نخستین صدگانه» یا «صد شعر» در سال ۱۵۵۵ منتشر کرد. نوسترآداموس در سرآغاز این رباعی‌ها که روی سخن به پسرش سزار نوشته است؛ بر این نکته پا می‌فشارد که سرنوشت مردم(بشر) و آیندهٔ جهان را با دانش و خواندن حرکات ستارگان می‌توان دریافت و هر رباعی او گویای رخدادیست که در آیندهٔ دور یا نزدیک روی خواهد داد. پیشگویی‌های نوسترآداموس بیشتر به صورت رباعی‌هایی به نظم درآمده و تعداد آن‌ها ۹۶۵ است. علاوه بر این رباعی‌های او ۵۶ مسدس هم دارد و در بیش از یک هزار رباعی و مسدس رخدادهای برجستهٔ گیتی تا پایان سال ۱۹۹۹ میلادی پیش‌بینی شده‌است.
 نوسترآداموس در پیشگویی‌های خود قید می‌کند نمون(رمز) و آمارشی(محاسب‌های) دارد که هر کس را توانایی فهمیدنش نیست. این نمون را نوسترآداموس در   نامه هایی‌ به عنوان هانری دوم پادشاه فرانسه بیان کرده و کسانی که نوشته‌های نوسترآداموس را ترجمه و تفسیر می‌کنند به استناد همین نامه سالماهانی(تاریخ‌هایی) را که در نوشته‌های نوسترآداموس آمده‌است استخراج می‌کنند. نوسترآداموس افزون بر پیشگویی‌هایی که با نام صدگانه ارائه کرده، مجموعه‌ای به نام پرساژ (persage) هم دارد که به همان معنای پیشگویی و اختر افکندن(فال و تفائل) است در این مجموعه ۱۴۱ پیشگویی به صورت رباعی آمده‌است که در ماه‌های گوناگون سال تقسیم شده‌است.

Write By : Meraj  Marjani
www.medjai.blogsky.com
*لطفا مطالب را بدون ذکر منبع کپی نکنید *

خادمین خداوند

امروز روز جهانی‌ کارگر است که این روز را به تمامی‌ کارگران زحمت کش این مرز بوم تبریک عرض می‌کنم ، امروز در مورد کاهنان و وظایف آنها در مصر باستان برای شما مطلبی آماده کردیم که امیدواریم مورد توجه قرار بگیرد ، دوستان میتوانند نظرات خود را در این مورد و نوشته‌های پیشین در قسمت نظرات مطرح کنند .
meraj marjani
معراج مرجانی
marjani.meraj@gmail.com





خادمین خداوند



 بعضی از اشراف مثل کاهنان به فرعون خدمت می کردند و عنوان " مستخدم خداوند " یا خادم خداوند را داشتند . انها علاوه بر اداره معابد شهر مناصبی دولتی مثل معمار و منجم نیز داشتند . در ابتدا ، معابد بزرگ در ممفیس مانند معبد پتاح _ خدای شهر که پس از پایتخت شدن ممفیس در سلطنت قدیم خدای همگان شد _ تعداد کمی کارکنان دائمی و تعدادی کارکنان موقتی داشتند .


 کارکنان دائمی شامل یک کاهن بزرگ و چند کاهن دیگر بود . برای تمامی کسانی که در معابد انجام وظیفه می کردند ، پاکیزگی مذهبی لازم بود . بر اساس گفته هردوت " کاهنان در حین انجام وظایفشان یک روز در میان تمام بدنشان را می تراشیدند تا در برابر هر پلیدی احتیاط کنند . کاهنان معابد آیین مذهبی مهم را به نیابت از فرعون که در واقع تنها کسی بود که می توانست مستقیما با خدایان در ارتباط باشد برقرار کند ، انجام می دادند . این آئین شامل شستن مجسمه پتاح ، تعویض لباسهایش و آوردن غذا برای او بود . آدلف ارمن ، مصر شناس ، می گوید : کسی که احترام الهی به او گذاشته می شد _ چه آمون بود یا ایزیس ، پتاح یا فرعون متوفی _ همیشه سرخاب تازه بر گونه اش مالیده می شد و لباس های جدید بر مجسمه اش پوشانده می شد و محراب مقدس که مجسمه در ان نگه داشته می شد همیشه پاکیزه و پر عطر بود . بیش تر غذاهایی که به عنوان هدیه برای خداوند برده می شد ، از زمین هایی که فرعون به معبد داده بود ، به دست می آمد ، معبد بدین ترتیب می توانست پتاح را ستایش کند .
 


پتاح

علاوه بر محصولاتی که از این زمین به پتاح می رسید ، فرعون نیز قسمتی از درآمد ، غلات ، شراب ، عسل ، را که از مالیات ها و زمین های سلطنتی اش جمع آوری شده بود تقدیم می کرد . برای احترام به پتاح ، کاهنان به طور دوره ای جشن های مذهبی ، به خصوص جشن هایی برای وقایع مهم موجود در افسانه های الهی ، تدارک می دیدند . کاهنان زن در رقص و نواختن الات موسیقی شرکت می کردند . نانوایان ، شراب سازان ، قصابان و آشپزانی که برای معبد کار می کردند صبح و شب برای تهیه غذا زحمت می کشیدند و هنرمندان و صنعتگران معبد هدایایی برای خداوند می ساختند . تمام این هدایا " به خاطر ، سعادت و سلامت " فرعون تقدیم می شدند . بعد از مراسم ، مردمی که در جشن شرکت کرده بودند می توانستند در صرف غذا تقدیمی شرکت کنند . در یکی از برنامه های جشن مجسمه پتاح را در قایقی مقدس می گذاشتند و به محرابی خارج از معبد می بردند . این کار به مردم امکان می داد تا پتاح را عبادت کنند . مردم معتقد بودند خدا با نوسان کشتی در جهت خاص به سئوالات انها پاسخ می دهد.


 write by : meraj marjani بر گرفته از کتاب فراعنه مصر 
 *لطفا مطالب را بدون ذکر منبع کپی نکنید *