عجایب باستانشناسی

عجایب باستانشناسی

مدجای کلمه ایست عبری که به سربازان ومحافظان فرعون اطلاق می شده .این وبلاگ برای کمک به ارتقای فرهنگ و تاریخ جهان نگاشته شده است
عجایب باستانشناسی

عجایب باستانشناسی

مدجای کلمه ایست عبری که به سربازان ومحافظان فرعون اطلاق می شده .این وبلاگ برای کمک به ارتقای فرهنگ و تاریخ جهان نگاشته شده است

کتاب مقدس مصریان باستان-3


یک مصری بعداز طی مخاطرات و مشکلات فراوان، در صورت تایید خدایان، وارد سرای آخرت و بهشت می شد و در آنجا تا آخر عمر در خیر و خوشی در جوار خدایان به زندگی خود ادامه میداد و به آنها خدمت می کرد. نکته جالب توجه در این بخش، تلاش اهریمن برای فریب شخص تا آخرین لحظات ورود شخص به بهشت است، ولی اصولا شخصی که مورد تایید اوزیریس قرار میگرفت، امکان اشتباه نداشت که فریب بخورد و دوباره به دنیا باز گردد. امروز سومین قسمت (آخرین) از مجموعه کتاب مقدس مصریان باستان را به پایان می بریم، دوستان میتوانند نظرات خود را در مورد این موضوع در قسمت نظرات مطرح نمایند.

Meraj Mariani 

marjani.meraj@gmail.com 
Www.medjai.blogsky.com

قسمتی از کتاب مقدس مصریان باستان ، یکی از کاتبان فرعون آمنیفس سوم به همراه مادر و همسر ، سلسله هجدهم نزد اوزیریس ، بعد از پایان محاکمه و در آستانه ورود به بهشت .

کتاب مقدس مصریان باستان-3

عبور روح از رود نیل آسمانی و ورود وی به بهشت 

‌در فصل 91 تا 93 کتاب مقدس نقل شده که روح آدمی چگونه پس از رهایی از شدائد دوزخ در کشتی آسمانی آسمانی می نشیند و به سوی بهشت رهسپار می شود و بقیه راه خود را با این وضعیت در سفر آخرت به پایان می رساند و در این سفر باید از رود نیل مینوی که در جهان آخرت به پایان می رساند و در این سفر باید از رود مینوی که در جهان آخرت مانند رود نیل سرزمین مصر جریان دارد عبور نماید و این رود است که در واقع جهان برزخ را از بهشت جدا می سازد. 

در آغاز کار یک مرد کشتی بان خود را به روح عرضه می دارد تا وی را از رود گذر دهد اما روح با یک هوش مخصوص ربانی توجه میکند که این کشتی بان نیست بلکه یک مرد شیطان صفت است و در صدد بر آمده است که وی را فریب دهد و در کشتی بنشاند اما به جای سفر به جهان غرب به سوی شرق راهنمایی نماید. این شیطان به نام شارون، دوبار سعی می کند روح را در کشتی نشاند و وی هر دوبار از رفتن خودداری می کند. بالاخره کشتی بان واقعی ظاهر می شود و روح را در کشتی مخصوص خداوند خورشید می نشاند و از نیل آسمانی عبور می دهد و به بهشت، جایگاه خدایان و پارسیان می رساند. 

در فصل 110 از کتاب مقدس مصریان نقل شده که نخستین جایگاه بهشت که روح آدمی برای نخستین بار قدم می نهد  یک مزرعه سبز و خرم است و این مزرعه در دره بسیار وسیع واقع شده و این دره بنام آنورا یا بابوت موسوم است و یک سوسمار در این دره حکومت می نماید و در سمت مشرق دره مسکن دارد و در بلندی کنار دره یک افعی بزرگ به طول سی یارد دور خود حلقه زده و نگهبانی می دهد و در سمت جنوب آن یک دریاچه بزرگ با آب زلال و گوارا واقع شده و از این زمان است که روح انسان در مزرعه آسمانی بکار زراعت می پردازد و محصول و خوراک برای ارواح آماده و فراهم می دارد و برای همیشه و به طور ابدی در خدمت اوزیریس، خداوند عالیجناب قرار می یابد. 

خپری ، شمایل خورشید طلوع کننده در طی سفر روزانه خود

کتاب نیمکره زیرین جهان

این بود قسمتهای جالب، از فصول کتاب مقدس مصریان باستان و در بقیه فصول آن راجع به محاکمه روح آدمی و دادرسی وی در جهان برزخ و تشریفات این دادرسی و نام خدایان این جهان و طبقات ده گانه دوزخ و تفضیل شکنجه و عذاب روح بد کار و بالاخره ادعیه و اوراد مخصوص که در کفن و تابوت جسد مومیایی بایستی نگاشته شود شرح داده شده است اما کتاب مقدس مصریان باستان به کتاب سرگذشت روح آدمی در جهان آخرت یا کتاب مراسم دفن اجساد منحصر نیست بلکه کتابهای متعدد دیگر بدست دانشمندان مصر شناس رسیده و به زبانهای اروپایی ترجمه شده است از آن جمله کتاب راجع به نیمکره زیرین جهان، است و در آن تفضیل مسافرت روزانه خداوند خورشید و عبور روزانه کشتی ربانی وی از دروازه جهان غرب به نیمکره زیرین شرح داده شده است. در این مسافرت همه روزه، خداوند خورشید مدت دوازده ساعت پس از غروب در جهان تاریکی یا جهان برزخ به سیر و گشت می پردازد و از این جهان دیدن میکند و مشکلات را حل و فصل می نماید و در هر ساعت از این دوازده ساعت با شداید و مشکلات و حوادث گوناگون مواجه می شود و در هر مرتبه مظفر و فیروز می گردد و صبحدم از مشرق در زمین خاکی سر در می آورد و حوادث مربوط به هریک از این ساعات شبانه را باختصار از کتاب مزبور در زیر نقل مینمایم. 

"خورشید در نیمکره غربی زمین خاکی نخستین ساعت شب از میدان بسیار وسیع عبور می کند و مساحت این میدان بطول سیصد و پهنای 120 آتن می باشد و بنام میدان "نت مارا" موسوم است. خورشید در دومین ساعت شب از میدانی عبور می نماید که مساحت آن به همان مساحت میدان گماشته شده اند بنام "بوسابان" موسوم هستند و ارواح آسمان زیرین در این میدان سکونت دارند. 

"خورشید در سومین ساعت شب از عرصه و میدانی می گذرد که نام درازی دارد و معنی آن آبیست که به خدای بزرگ تعلق دارد. خدایان و یا اشباحی که برای حراست از این میدان گماشته شده اند بنام "با استلااو" موسوم می باشند و دروازه این میدان به جاده اسرار آمیز سلطنت روزات باز است. 

خورشید در پنجمین ساعت شب از میدانی عبور می کند که دروازه آن توقفگاه خدایان می باشد و تغییر شکل در این میدان و یا در این ساعت شب حاصل میگردد و این تغییر شکل بسیار اسرار آمیز است.

"خورشید در ششمین ساعت شب در نیمکره غربی از میدانی عبور می کند که نام مخصوص دارد و این نام به معنی(جاده مخصوص خورشید) می باشد و این میدان جزء آسمان زیرین است که آدمی زاد از فهم آنها ناتوان می باشد. 

"خورشید در هفتمین ساعت نیمکره غربی از میدانی عبور می کند که در آنجا میان اوزیریس و افعی بزرگ اندام موسوم به آپو فیس جنگ و جدال بر خیزد و افعی زخمی میگردد و در این میدان است که تاریکی روز رو بروشنی رود و از جاده اسرار آمیز جهان برزخ صدا و آواز می رسد و در این مکان است که خداوند خورشید در کشتی بزرگ مخصوص خود می نشیند و افعی بزرگ دیگر موسوم به هابر در آنجا ظاهر می شود و این افعی است که زمین خاکی را در پشت خود گرفته و درازی آن به 450 یارد می رسد. هفت خداوند در این قسمت از نیمکره غربی حضور دارند. در این شب دستور داده شده که دقت کن وظایف خود را نسبت به اوزیریس و خداوند جهان غرب انجام دهی. 

جیمس بون و یک دانشمند ارجمند در کتاب خود محض رعایت اختصار راجع بسر گذشت خدای خورشید در ساعات هشتم تا دوازده هم شب توضیحی نداده و آنچه هم باختصار نقل کرده مانند افسانه هایی است که در پیش یاد نمودیم و از تکرار بی نیاز هستیم. مقصود این بود که معلوم داریم مندرجات کتاب نیمکره غربی در مصر باستان از چه قبیل می باشد و یا انسان در عهد قدیم آنهم در طول مدت چند هزار سال با چه نوع اوهام و خرافات و مهملات دینی سر و کار داشته و همه این اوهام و خرافات نیز از بی اطلاعی و جهالت وی از وضعیت جغرافیایی زمین خاکی که امروزه بنام قاره آمریکا نامیده می شود سرچشمه گرفته بوده است.


پایان 


Write By : Meraj marjani 

برگرفته از کتاب  افسانه های دینی مصر باستان نوشته دکتر موسی جوان

*لطفا مطالب را بدون ذکر منبع کپی نکنید *

کتاب مقدس مصریان باستان-2

 مقدمه
جسد یک شخص مصری پس از ورود به دنیایی زیرین (دنیای غرب) با مخاطراتی روبرو بود که تنها می توانست به کمک ادعیه، طلسمها، شفاعت خدایان، و نزوراتی که بازماندگان شخص، از دنیای زندگان، ارسال می کردند، موفق به رسیدن به محل محاکمه و پیوستن به اوزیریس (خدای جهان زیرین) شود. در این بین شخص میباید، تمام این مخاطرات را به جان خریده و با نیروهای اهریمنی (شیطانی) روبرو شود، در برخی از سنگ نگاره ها شخص را در حال مبارزه با شیاطین و نیروهای اهریمنی، نشان می دهد، امروز قسمت دوم از سفر شخص به دنیای غرب و مناجات نامه کتاب مقدس مصریان باستان را ادامه می دهیم. 
meraj marjani
marjani.meraj@gmail.com
www.medjai.blogsky.com

کتاب مقدس مصریان باستان-2
کتاب مقدس مصریان را دوریا به نام (قانون زندگی در جهان آخرت) موسوم ساخته است. این کتاب در حقیقت به دو قسمت تقسیم شده است. یک قسمت مشتمل بر ادعیه و ستایش به درگاه خداوند خورشید و دیگری از مراسم دینی مربوط به دفن مومیایی و سرگذشت روح آدمی در آخرت حکایت دارد. دکتر بیرج می نویسد که در قسمت دوم بعضی ادعیه و سرودهای دینی است که بایستی بوسیله مرد روحانی در مراسم سوگواری خوانده میشد و یا در تابوت جسد و در مجسمه های کوچک همراه تابوت نوشته می شد. این ادعیه و سرودها در زمان سلطنت فراعنه سلسله دوازدهم در یک مجموعه جمع آوری و تدوین گشته اما در قسمت مراسم دفن مومیایی بتدریج تغییراتی داده شده و از این تغییرات نمونه هایی از زمان فراعنه سلسله هجدهم بر جای مانده و نسخه هایی از تمام مجموعه پس از پایان سلسله مزبور بطور مکرر نگاشته شده و عینا بدست آمده است و حتی بعضی از محققان عقیده دارند که بعضی از فصول به نسخه ایی از کتاب مقدس که در موزه تورن نگهداری می شود افزوده شده است.
در یک تصویر از نسخه قدیمی این کتاب آنوبیس خداوند جهان برزخ دست خود را بالای جسد مرده نگه داشته تا وی را از نو زنده بسازد. در قسمت دیگر الهه نفتیس آواز میدهد تا جسد را بیدار کند. الهه ایزیس در صدد است وی را نفس تازه بخشد و یا باد شمال را بدستور "توم" خدای خورشید غروب کننده در بینی او بدمد. 
مراسم آماده سازی و تدفین 

مندرجات کتاب مقدس مصریان باستان 

"نخستین فصل از کتاب مقدس مصریان باستان به شرحی است که لونورمان نقل نموده و از گفت و شنود و مکالمه روح آدمی با خدایان در لحظه مرگ حکایت دارد. روح انسان  دروازه جهان برزخ را می کوبد و از خدایان این جهان با کمال خضوع و فروتنی اجازه ورود می طلبد. جماعتی از ارواح از درخواست وی جانبداری می کنند و مرد روحانی در روی زمین تمنای او را تکرار می کند. اوزیریس خدای بزرگ جهان زیر زمین در آنجا حضور می رساند و خطاب به این روح چنین می گوید(ای روح، ترس و هراس نداشته باش از اینکه تمنا و ادعیه خود را برای اقامت طولانی در این جهان بر من عرضه میداری)." 

"در آغاز فصل اول قید شده که مقبره در آستانه جهان آخرت واقع شده است. سپس از قول تات خدای ابدیت چنین می نویسد (ای عالیجناب که در جهان غرب اقامت داری، من هستم خداوند بزرگ. درود بر اوزیریس که در این جهان مسکن گزیده است.) 
در فصل سوم خطابه و سرود برای توم خداوند خورشید غروب کننده درج شده و در فصل نهم روح را بزرگترین مخلوقات می خواند و در فصل دهم از قول اوزیریس چنین می نویسد (من در شتاب هستم و پیش می آیم و دلایل بر ضد دشمنان خودم همراه دارم). 
در فصل 13 چنین می نویسد (من مانند یک شاهین وارد شدم. مانند یک اسفینکس (بدن شیر) بیرون خواهم شد. من خورشید را در جهان غرب می ستایم. من روشنی هورس را پیروی خواهم نمود و از جاده ای که برای من هموار شده عبور خواهم کرد. درود بر اوزیریس). 
در فصل 14 توضیح داده شده که چگونه باید فساد و آلودگی را از قلب و دل پاک نمود و در فصل 15 از خدای خورشید ستایش شده و چنین می نویسد (درود بر تو ای خورشید، خداوند اشعه تابان. درود بر تو ای خورشید، آفریننده و خود آفریده، تو هستی که صبحدم می درخشی و مادر خود نو را پیروی می نمایی و چهره خودت را بسوی جهان غرب می گردانی).
"یک نسخه از فصل هفده در تابوت منتوحپت، ملکه مصر بدست آمده که به سلسله یازدهم فراعنه و به سه هزار سال ق. م مربوط است و با نسخه ای که در دو هزار سال پس از آن نوشته شده و در موزه تورن نگهداری می شود مطابقت دارد و در این فصل چنین می نویسد (من خدای بزرگ هستم و خودم را خود آفریده ام. در آغاز امر آب بود و این آب موسوم به  " نو " پدر خدایان است. بگذار خود وی بیان نماید. خورشید آفریننده اندام خود می باشد و خدایان را هستی بخشیده و این خدایان جانشین وی خواهند بود. من فنیکس عالیجناب هستم که در معبد آنو و در شهر هلیو پولیس مسکن دارد. من هستم که موجودات جهان را هستی و صورت و شکل بخشیده ام. بگذار خود وی بیان نماید. بنو یا فنیکس همان اوزیریس است که در معبد آنو مسکن دارد. او است ابدیت. من در دو چهره تجلی می کنم. 
روسترا نام دروازه جنوبی جهان برزخ و آنروتف نام دروازه شمالی برزخ مسکن اوزیریس است. من روح هستم در دو نیمه. بگذار خود وی بیان نماید. اوزیریس در "تاتو" وارد می شود و به روح خورشید می پیوندد. این هر دو به یکدیگر می پیوندند و واحدی را تشکیل میدهند. او است که از دو نیمه به یک روح تبدیل شده است. یکی هورس که از پدر پشتیبانی می کند. دیگری هورس که در زیارتگاه خود مسکن گزیده است. این روح در دو نیمه، همان روح خورشید، روح "اوزیریس" ، روح "شو" ، روح "تفنو" و ارواحی که به نام "تاتو" تعلق دارند. 
"در فصل 18 کتاب مقدس مصریان باستان، نام خدایانی است که از جهان بیداری و جهان فعالیت حراست می نمایند و در این فصل و همچنین در فصل 19 و20راجع بدلایل و مدارکی که برای اثبات حقانیت اوزیریس در برابر 14 خداوند یا 14 قضات جهان برزخ اقامه شده شرح و توضیح داده است. در فصل 19، خطاب به روح آدمی چنین می نویسد (اوزیریس کسی است که در جهان برزخ مسکن دارد و کلام خود را بر ضد دشمنان تو به ثبت می رساند، همچنانکه بر ضد "ست" و همکاران وی به ثبت رسانید. همین را هورس در یک میلیون بار تکرار کرده است و همه دشمنان وی مغلوب شده اند).این فصل حکایت دارد که اوزیریس در آخرت از آدمی زاد شفاعت می کند و از وی بر ضد تمام اشباحی که بر ضد وی دشمنی می ورزند دفاع مینمایند. در این فصل برای مومیایی جسد دستورهایی است و در مراسم آن بایستی خوانده شود. 
"فصل 20 مشتمل به اوراد و ادعیه ای است که هنگام شستشوی کتانهای و بندهای مومیایی با آب مخصوص موسوم به ناترون بایستی خوانده شود. در فصل 27 تا 42 نقل شده که روح آدمی در جهان برزخ به چه وسیله می تواند خود را از گزند جانوران شیطانی محافظت کند. در فصل 27 تصویری است که روح انسان در برابر قلب و دل به حالت ستایش است و این قلب نشانه حیات و زندگی است و خطاب به قلب چنین آمده است (قلب من مادر من بود. قلب من در روی زمین حیات و زندگی من بود. این قلب است که در درون جسم من قرار دارد و خدای بزرگ است که قلب مرا به من باز گردانیده است.)
قسمتی از طلسمات کتاب مقدس ، شخص را در برابر شیاطین نشان می دهد
شخص مصری همراه با شمشیر جادویی و اورادی که در برابر شیاطین به آن
احتیاج دارد  

نجات روح از عذاب دوزخ و اتصال وی به جسد مومیایی

"در "فصل 31 تا 33 کتاب مصریان باستان، روح آدمی زاد با عذاب دوزخ در جدال است و از قول وی چنین می نویسد (بر گرد ای سوسمار و از من دور شو. تو را ای افعی، خدایان "سب" و شو از عمل تو باز میدارند. تو هستی که موش نفرت انگیز، دشمن خورشید و همچنین پنجاه عدد گربه را از گلوی خود به پایین فرو میبری). روح آدمی در تصویر های این فصل با مار گزنده در جدال است. در فصل 42 نقل شده که این روح چگونه می تواند از اینهمه شکنجه و سوز و گداز دوزخ رهایی یابد و در این فصل بحالت پیروزی، از قول وی چنین می نویسد (موهای تن من به جهان آسمان پیوسته اند. چهره من نزد خداوند خورشید است. چشمان مرا "آتور" نگهداری میکند). این فصل حکایت دارد که اعضای بدن آدمی به خدایان تعلق دارد و قدرت خدایی از این اعضا حمایت مینماید و از این جهت قید شده که اعضای بدن انسان (مانند 14 قسمت اعضای بدن اوزیریس که هنگام کشته شدن از هم پاشیده شده بود) به حمایت هفت خداوند ربانی و 12 خداوند منطقه البروج سپرده شده و بی جهت با اینکه به وسیله جانوران مهیب و ترسناک بلعیده شده بودند از نو زنده می شوند. در این موقع و به همین حالت است که خداوندی به نام "نات" بر روی جسد آدمی آب حیات می پاشد و روح را نوازش می دهد و اجازه می دهد، راه خود را در این سفر طول و دراز ادامه دهد و به نخستین دروازه آسمان دست یابد. "

در فصل 52 از پنجاه رقم غذا که در جهان برزخ باید از خوردن آنها پرهیز شود یاد کرده و در فصل 53 از غذای آسمانی را شرح داده است. در چند فصل بعدی از مشکلاتی که برای رهایی و نجات انسان از زندگی دنیوی پدید می آید شرح و توضیح داده شده است. در فصل 72 راهنمایی کرده که چگونه می توان از دروازه خورشید غروب کننده عبور کرد و یا روح آدمی در این عبور چگونه اشکال گوناگون به خود می گیرد. گاهی در شکل شاهین، مرغ ماهیخوار، پرستو، قو و گاهی در شکل سوسمار، گل نیلوفر، افعی و غیره جلو میماند. دکتر بیرج در این خصوص می نویسد (پس از این تغییرات در شکل روح انسان است که جسد مومیایی به وی ملحق می گردد و روح در جسد می دمد و به همین دلیل است که مصریان در مومیایی اموات مراقبت بودند تا مبادا عضوی از اعضای بدن فاسد شود. پس از این زمان است که روح در جسد خود وارد می شود و تجسم پیدا می کند و حیات اولیه را از سر می گیرد و به همین حالت سفر خود را به جهان آخرت و به آسمانها ادامه می دهد).

پایان قسمت دوم 

...ادامه دارد 


Write By : Meraj marjani 

برگرفته از کتاب  افسانه های دینی مصر باستان نوشته دکتر موسی جوان

*لطفا مطالب را بدون ذکر منبع کپی نکنید *




کتاب مقدس مصریان باستان


تمدن مصر باستان، تمدنی است  پر از اسرار، و ناشناخته هایی که هنوز هم در مواردی پرده از اسرار آن برداشته نشده است، باستانشناسان در برخی از موارد موفق شده اند که این رازهای سر به مهر را با استفاده از ترجمه خط هیروگلیف، رمز گشایی کنند، که از آن جمله میتوان به اوراد و ادعیه های اشاره کرد که شخص بعد از وفات بایستی به آن دسترسی داشته تا برای عبور از جهان برزخ با مشکلی مواجه نشود. 
یک شخص مصری باید بعد از وفات، مومیا می شد تا قابلیت ورود به جهان دیگر را داشته باشد، مورد دیگر، نزدیکی مقبره شخص به فرعون بود، تا شفاعت فرعون به شخص مرده برسد، یک شخص بعد از ورود به جهان برزخ، با مخاطراتی مواجه می شد که به توسط اوراد و ادعیه ها میتوانست خود را از دست اجنه و شیاطین رهایی بخشد. این مباحث، مباحث بسیار پیچیده است که در بعضی اوقات نمیتوان، تفسیر مطمئنی از تصاویر کتاب مردگان مصریان باستان ارائه کرد. 
دوستان در این مقالات می توانند تا حدود قابل توجهی با کتاب مردگان مصریان آشنا شوند، شما می توانید نظرات خود را در این رابطه در قسمت نظرات مطرح نمایید.

meraj marjani

کتاب مقدس مصریان باستان

اکثر اقوام و ملل از قدیم و جدید هر کدام راجع به امور دینی خودشان کتاب مقدسی از گذشته به یادگار دارند اعم از این که مندرجات این کتاب آسمانی و بر حق باشد مانند ادیان یکتا پرستی و یا ساخته و پرداخته روحانیانی که در ادیان باطل شده قدیم نفوذ داشته اند. در این کتاب هر اندازه از وظایف و مسائل دینی و روابط افراد با خداوند یا خدایان بحث شده باشد و این عقاید هر چه قدر باطل و منسوخ باشند از لحاظ تاریخی و باستانشناسی بسی جالب و دارای اهمیت خواهند بود زیرا در این کتابها ست که اخلاق و عادات و عقاید و افکار هر قوم منعکس شده و این عقاید و افکار مدت چند هزار سال مورد عمل قرار گرفته اند و از مطالعه در این عقاید است که به خوبی میتوان طرز فکر انسانی را در انگیزه های دینی و تکامل و تحول این انگیزه ها را در قرون متمادی مورد دقت قرار داد و نتایج ارزنده بدست آورد. از آن جمله کتاب مقدس مصریان باستان است که نه تنها پایه های  اولیه تمدن انسانی از مطالعه در این کتاب معلوم و روشن میگردد بلکه از لحاظ قدمت تاریخی شایسته بسی بحث میباشد. دانشمندان مصر شناس پس از آنکه به خواندن خط هیروگلیف دست یافتند در مقبره ها بالخصوص در اهرام و کتیبه های مصری یک یا چند فصل از این کتاب مقدس را همراه جسد مومیایی و یا در کتیبه ها و نوشته ها بدست آوردند و از مندرجات این کتیبه ها دریافتند که مصریان از پنج هزار سال پیش از میلاد دارای کتاب مقدس بودند و در هر دوره از ادوار تاریخی نیز یک یا چند فصل بر این کتاب افزوده شده و تعداد فصول این کتاب در نسخه کامل آن به 165 رسیده است و از مطالعه در این فصول بالخصوص در تصویرهای نقاشی شده آن به خوبی میتوان از عقاید و افکار دینی و از طرز فکر مصریان نسبت به آسمان و اوضاع جغرافیایی زمین خاکی و یا رابطه مردم با جهان برزخ در زیر، زمین و یا چگونگی مداخله خدایان بیشمار آسمانی در زندگانی روزانه این مردم آشنایی و آگاهی حاصل نمود. توضیحات جیمس بون و یک دانشمند آمریکایی در این خصوص جالب میباشد و قسمتی را از کتاب وی به فارسی تبدیل و در ادامه مطرح می نماییم.

کتاب مقدس مصریان باستان و قدمت تاریخی آن

دست یافتن به کتب مقدس اقوام قدیم از بهترین اکتشافاتی است که در عصر حاضر حاصل شده است. از زمانی که دانشمندان به خواندن خط هیروگلیف مصری تسلط یافته اند، توانستند با چند مجموعه از کتب مقدس مصریان قدیم که با سرنوشت روح آدمی در جهان برزخ و یا با مراسم دینی دفن اموات رابطه داشتند آشنا شوند. در این کتابها گر چه عنوان مطالب با متن آنها به همدیگر آمیخته اما توانسته اند این دو را از یکدیگر جدا سازند و نظم مطالب را برقرار نمایند. خاصیت اخلاقی یک نژاد و مشخصات خدایان این نژاد و مشخصات خدایان این نژاد در کتیبه ها و نوشته های آنان منعکس است. کتاب مقدس مصریان مانند اقوام دیگر جهان به استثنای قرآن مشتمل بر جزوه های مختلفی است.

کتاب مراسم دینی مربوط به دفن جسد یا Ritual of  The Dead که به نام سرگذشت روح آدمی در جهان برزخ نیز موسوم است در کامل ترین نسخه ای که بدست آمده مشتمل بر 165 فصل می باشد و از این فصول چند فصل به سلسله های قدیمتر فراعنه مصر مربوط است اما 150 فصل یادگار سلسله هشتم می باشد. افلاطون در کتاب خود نقل نموده که ادعیه و سرود مصریان از حیث مدت به ده هزار سال قبل از زمان وی میرسد. بن سن می نویسد(اصل و اساس این ادعیه و سرود را می توان در کتاب مراسم دینی مصریان بدست آورد و از حیث تاریخ به قبل از سلطنت منس، نخستین پادشاه مصری می رسد). افسانه اوزیریس در زمان سلطنت منس شهرت داشته است و حتی دلایلی بدست آمده که صحت گفته دکتر بیرچ را تایید و ثابت می دارد که این افسانه وکتاب مقدس مقدم بر زمانی است که خورشید بنام آمون در شهر طب پرستیده می شد.

"نسخه ای که از کتاب مقدس مصریان راجع به مراسم دفن جسد مرده از معبد پارما بدست آمده حکایت دارد که در زمان سلطنت منکرس بانی هرم سوم مصر نوشته شده است و حتی در تابوت منوحتپ ملکه مصر و موسس سلسله چهارم فراعنه بعضی از فصول این کتاب از قبیل فصل هفده، هجده و شصت و چهار بدست آمده است و از نسخه قدیمی تر استنتاج شده و همچنین نسخه ای به سلسله یازدهم فراعنه مربوط است و این سلسله در حدود 3000 سال ق. م حکومت میکرد و قدیمی ترین نسخه ای است که بدست آمده و بر روی کاغذ پاپیروس نگاشته شده است. بارون بنسن راجع به یکی از سرودهای دینی مربوط به عهد اهرام مصر چنین می نویسد (نمی توان قبول نمود که زمان این سرودها جدیدتر از زمان سلطنت منکرس و مقدم بر سلسله چهارم فراعنه باشد. نام این پادشاه در این کتیبه ها نوشته شده اما ادعیه ای که در تابوت وی درج است مانند این است که از مجموعه مربوط به قبل از زمان سلطنت او اقتباس گشته و یکی از این ادعیه خطاب به ارواحی است که بایست از دروازه جهان برزخ عبور نماید و در زیر پای تات به حضور خداوند خورشید نایل شوند.

"در یک کتیبه مصری نقل شده که متن فصل 130 کتاب مزبور در زمان سلطنت هوزپتی از معبد بزرگ بدست آمده و این پادشاه به قول دوریا پادشاه پنجم از سلسله فراعنه مصر به شمار می رود و لونورمان زمان سلطنت این پادشاه را به 5004 سال قبل از میلاد رسانیده است. در پایان فصل 64 از یک نسخه دیگر نقل شده که این فصل در معبد شهر هرموپولیس در سنگ زیر پای مجسمه خداوند نگاشته شده بود.دوریا چنین می نویسد (از قسمتهای کتاب مقدس مصریان نه تنها مربوط به سلطنت منکارع بانی هرم سوم و یکی از دانشمندان دیگر فرانسوی قدمت تاریخی این کتاب را به هفت هزار سال قبل رسانیده است).

ترجمه کتاب مقدس مصریان باستان به زبانهای غربی

دو نفر از دانشمندان یکی دکتر لیپسیوس از برلین و دیگری دکتر بیرج از لندن توانسته اند کتاب مقدس مصریان را برای نخستین بار ترجمه کنند. این کتاب را دانشمند اولی به کتاب مراسم دفن جسد مرده یا  Book of The Dead اما دانشمند دیگر به کتاب (سفر از جهان روشنی) موسوم ساخته است. کتابی که بوسیله دانشمند آلمانی ترجمه شده از کاملترین نسخه ایی است که در موزه تورن نگهداری میشود و تحقیقات کامل نسبت به آن به عمل آمده است. این کتاب بر روی تمام دیوار یک معبد بزرگ در چهار قسمت نوشته شده بود و طول آن به سیصد فوت و پهنای آن به 12 تا 15 اینچ بالغ می شود. بعضی از قسمتها به مرور زمان محو شده و ناخوانا است و رنگ آن سیاه و گاهی رنگارنگ است و تصویرهای زیبا در آن به کار رفته، و این تصویرها به قدری کوچک هستند که از بیست تا پنجاه عدد آن ممکن است در یک فوت مربع کاغذ پاپیروس جای گیرد و هر کس بتواند با یک نظر و تماشا در این تصویرها از افسانه های دینی مصریان اطلاعات ارزنده بدست آورد و از این امر میتوان توجه حاصل نمود که مصریان از قدیمی ترین دوران تمدن خود مانند اروپاییان امروزی از کتابت آگاهی داشتند و حتی هزاران از این نسخه ها و یا نسخه ای از یک یا چند فصل از فصول این کتاب از مقبره های مصری و از دیوار این مقبره ها بدست آمده است.


پایان قسمت اول 

...ادامه دارد 


Write By : Meraj marjani 

برگرفته از کتاب  افسانه های دینی مصر باستان نوشته دکتر موسی جوان

*لطفا مطالب را بدون ذکر منبع کپی نکنید *