امروز قسمت دوم از بزرگترین کشف قرن بیستم یعنی کشف مقبره " توت عنخ آ مون" توسط هاوارد کارتر را پی میگیریم ...
در قسمت اول دیدیم که کارتر و لرد کارناوورن به سر در مقبره توت عنخ آمون رسیدند وداخل مقبره شدند ...
توت عنخ امون ـ ۲
همزمان با اشکار نمودن رازهای 3245 ساله ان اتاقها توسط کارتر ، توجه او معطوف سه نیمکت بود که یک سوی اتاق کوچک را به خود اختصاص داده بودند . بر روی این نیمکتهای طلایی از اشکال حجاری شده حیوانات هیولا مانندی دیده می شد . او می نویسد " این حیوانات غریب که سرهایشان سایه های عجیبی را بر روی دیوار پشت سر ما انداخته بودند ، موجب ترس ووحشت می شدند بر روی این نیمکتها گنجینه هایی قرار داشت : گلدانهایی از مرمر سفید ، صندوقهای حجاری شده و کوزه های عطر ، میزهای بازی ساخته شده از عاج و ابنوس ، و یک تخت سلطنتی زیبای حجاری شده . کارتر که به هر سو نگاه می کرد ، اشیای گرانبهایی را مشاهده می کرد که بدون هیچ دقتی جابه جا شده بودند ، این کار احتمالا از سوی سارقانی صورت گرفته بود که اند ک زمانی پس از دفن " توت عنخ آمون " وارد انجا شده بودند . در گوشه ای از پیش اتاق ، ارابه های جنگی وجود داشت که اجزاء ان از هم جدا شده بودند . چارچوبهای چوبی این ارابه ها از طلا بودند و با سنگهای قیمتی تزیین گشته بودند .
در زیر یکی از نیمکتها ، کارتر حفره کوچکی را مشاهده کرد که دلیل دیگری بود بر دزدیهای صورت جگرفته از گور . این حفره به اتاق دیگر راه می برد . این اتاق که اتاق ضمیمه نامیده می شد ، مملو از اشیاء گرانبها بود بنحوی که حتی یک سانت فضای خالی در ان باقی نمانده بود . با نگاهی گذرا ، کارتر متوجه کشتیهای سنگی ، جعبه های مزین و صندلیهای انباشته شده روی هم گردید .
تختها وچهارپایه های طلاکوب در تمام اتاق ها به حالت پراکنده به چشم می خوردند . در داخل سبد های ساخته شده از" نی " هنوز میوه و نان وجود داشت که برای استفاده فرعون در جهان دیگر بودند . در داخل بیش از 50 صندوق که برخی با تصاویر اداب ورسوم ، جنگ ، و تصاویر خانوادگی مزین شده بودند ، این اقلام وجود داشتند : کتان ، وسایل ارایش ، زیور الات وحلقه . در میان وسایل متعلق به این پادشاه جوان ، دسته مویی متعلق به مادربزرگ او ، ملکه "تیه " دیده می شد که احتمالا " توت عنخ آمون " ان را به عنوان یادگاری از علاقه فراوانش به او نگهداری کرده بود . مصنوعات گیج کننده صنعتگران کماکان نظرها را به خود جلب می کرد ، منجمله 35 کشتی مدل که برخی بادبانهای خود را نیز برافراشته بودند گویی در شرف حرکت هستند . برخی از این کشتیها جنبه اداب ورسوم داشتند و بطور نمادین بیانگر سفر دریایی مردگان به جهان دیگر بود . برخی دیگر کرجیهایی بودند مخصوص عبور از رودخانه واز جنس چوب رنگ امیزی شده .
خیره کننده ترین اشیاء موجود در اتاق ها ، یک جفت مجسمه چوبی هم اندازه انسان بود که وظیفه مراقبت از پادشاه را داشتند.
کارتر و دیگران داخل اتاق کوچکی که در ان به محل دفن جسد متصل بود ، با معبد زر اندودی برخورد کردند که در چهار گوشه ان ، پیکره های حجاری شده و طلای چهار الهه نگهبان به چشم می خورد . در داخل اتاق ، محفظه سایبان گونه " توت عنخ آمون " قرار داشت و تا سالها بعد که گور پاکسازی شد ، ان را نگشودند . در داخل اتاق ، چهار محفظه استوانه ای شکل بود که اندامهای داخلی بدن پادشاه در ان قرار داشت . در داخل این چهار محفظه ، چهار تابوت طلایی قرار داشتند که هر یک قسمتی از امحاء و احشاء فرعون را در خود جای داده بودند : جگر ، ششها ، روده ها ، و غیره ... . کارتر کارتر حضور خود را در گور مانند حضور یک ادم فضول در میان گرد وغبار زمان توصیف کرد .
کارتر غرق در کار دسته بندی اشیاء نفیسی شد که مستلزم بالا ترین دقت و تدبیر بودند . مسئله پیچیده در کار ، وضعیت بهم ریخته اشیاء داخل گور بود که حاصل دست کم دو نوبت دزدی و تلاشهای شتابزده مسئولان گذشته این گور در سروسامان دادن به این اوضاع بود . حتی در بررسیهای مقدماتی نیز مشخص گردید که بسیاری از این مصنوعات به مرحله اضمحلال رسیده اند . یک صندلی که ظاهرا در وضعیت خوبی بود ، با کوچک ترین تماس از بین می رفت و به خاک تبدیل می شد .
طی چند هفته بعدی ، " دره شاهان " شبیه به کندوی زنبور پر جنب وجوشی بود : مواد حفاظت کننده و بسته بندی اورده شدند ، ازمایشگاهها و تاریک خانه هایی بر پا شدند ، انبارهایی اماده گشتند ، وپاسدار خانه هایی راه اندازی شدند . همزمان کارتر از متخصصان مشهور جهان مساعدت طلبید ، منجمله کارشناسانی در زمینه های حفظ ونگهداری اشیاء عتیقه ، دانشمندان متون عهد باستان ، ونقشه کشها و فهرست برداران . مهمترین کارشناس ، عکاس باستانشناسی به نام " هری برتون " بود که به خرج موزه" مترو پلیتن نیویورک " از کلیه اشیاء در جای اصلی انها به هنگام کشف ، و سپس به هنگام نقل وانتقال عکسبرداری کرد .
با سرازیر شدن موج دانشمندان وتجهیزات ، روزنامه نگاران نیز به این محل هجوم اوردند . خلاصه انکه کشف گور " توت عنخ آمون " مورد توجه جهانیان قرار گرفت و طولی نکشید که این وادی یاداور بازارهای مکاره قدیمی شد . کارتر در محاصره خبرنگاران ونامه ها و تلگرافها قرار گرفت . اکثر مکاتبات خواستار دریافت سوغاتی ، ویا حاوی توصیه و همیاری بودند . اما برخی نامه ها نیز به کارتر هشدار می دادند که با بر هم زدن ارامش ابدی این فرعون ، بدون شک باعث " نفرین مومیایی " گردیده است .
هالیوود خواهان عقد قرارداد ساخت فیلمی در اینباره بود ، و حتی صنایع پوشاک نیز به پشت این کاروان در حال حرکت بودند و طرح تولید لباسهایی با نشان " توت عنخ آمون " را ریختند .
در حالیکه تمام مردم جهان با تعجب و حیرت به این کشف نگاه می کردند ، در داخل گور ، کارتر وتیم متشکل از کارشناسان که با شتاب گرد هم امده بودند ، محتویات فراوان مقبره را زیر نظارت دقیق مسئولین مصری ، فهرست برداری و خارج می کردند . هفت هفته به طول انجامید تا پیش اتاق به تنهایی پاکسازی شد وهر روزی که می گذشت ضرورت سرعت بخشیدن به کار ، بیشتر احساس می شد . با برداشته شدن پوشش گچی پیش اتاق مزبور ، مهر موم محکم ان از بین رفته و پس از هزاران سال ، محیط بکرو پاکیزه ان با خطر مواجه گشته بود .
مصر شناس امریکایی " جیمز هنری برستد " که از سوی کارتر به کار فرا خوانده شده بود اظهار داشت که " صدای عجیب خش خش را شنیده است که حکایت از سرعت زیاد پوسیدگی و فساد اشیاء داخل گور بود .
پس از مراسم رسمی گشایش گور در 17 فوریه سال 1923 ، " لرد کارناروون " پس از بیماری مختصری در 6 اوریل ال 1923 در گذشت . برخی مرگ او را ناشی از ذات الریه بلکه از نفرین جسد مومیایی فرعون " توت عنخ آمون " می دانستند . ( قسمت دوم ) ادامه دارد ...
نوشته : meraj marjani برگرفته از کتاب در جستجوی تمدنهای گمشده
در ضمن از کلیه عزیزانی که علاقه مند هستند مطلبی را ارسال نمایند می توانند به ادرس marjani.meraj@gmail.com ارسال نمایند تا با نام خودشان در وبلاگ قرار داده شود در ضمن منبع حتما فراموش نشود .
لطفا مطالب را بدون ذکر منبع کپی نکنید
"لینکهای مرتبط با این موضوع را ملاحظه کنید"
سلام وبلاگ جالبی داری
امیدوارم موفق باشی
وقت کردی دور و اطراف وبلاگ منم یه چرخی بزن
چشم حتما سر میزنم