با سلام خدمت شما دوستان امروز درباره تاریخچه اهرام مصر و طرز ساخته شدن انها برای شما صحبت می کنیم ، فکر می کنم جای این چنین مطلبی در وب خیلی خالی بود . از دوستانی که مقاله ای در مورد مصر یا تمدنهای دیگری دارند تقاضا دارم مطالب خود را به این آدرس میل کنند. marjani.meraj@gmail.com
ضمنا نظر خود را در مورد این مطلب در قسمت نظرات قرار دهید . با تشکر
اهرام مصر
اهرام مصر آرامگاه فراعنه بزرگ اهرام عظیمی بود . بناهای بسیار بزرگی از سنگ که برای نگهداری دائمی پیکر فرعون طراحی شده بودند . این اهرام در جیزه ، منطقه ای خارج از شهر باستانی ممفیس در غرب رود نیل قرار داشتند . این اهرام نه تنها آرامگاه فراعنه ، بلکه نمادی از قدرت عظیم و همیشگی فرعون بود . روند ساختن اهرام خود نشاندهنده این بود که حاکم در تنظیم منابع کشور چقدر با کفایت است . فراعنه سلطنت قدیم اهرام متعددی ساختند به طوری که این دوره را عصر اهرام می نامند.
طی دوره سلطنت قدیم ، معمار اصلی فرعون مسئول طراحی آرامگاه وی بود . یکی از وظایف او این بود که مطمئن شود که مطابق رسوم مصر باستان مدخل ورودی آرامگاه رو به شمال باشد . برای انجام این وظیفه ، معمار از دانش نجوم استفاده می کرد . ابتدا کارگران با خشت گلی دیواری گرد می ساختند تا یک افق مصنوعی به وجود بیاید . هنگام شب دستیار معمار در حالی که در مرکز دایره ایستاده بود ، محلی را که ستاره ای در آسمان طلوع می کرد ، مشخص می نمود . هنگام سحر نیز محل غروب ستاره را مشخص می کرد . سپس از این دو نقطه دو خط به مرکز دایره کشیده می شد و زاویه حاصل بین این دو خط نصف می شد . خط نیمساز زاویه رو به شمال حقیقی بود . مصری ها ریاضیات را به وجود آوردند تا در ساختن اهرام به انها کمک کند . قبل از اقدام به ساختن اهرام آن ها باید محاسبه می کردند که برای ساخت هرم چه مقدار سنگ لازم است ، دیواره ها باید دقیقا با چه زاویه ای ساخته شوند و تامین غذای کارگران ، فرعون چه مقدار غذا باید تهیه کند . به این ترتیب آن ها نظام کتابت ارقام را بر اساس عدد ده _ شبیه به نظام ده دهی امروزی _ ابداع کردند . همچنین کسر را به وجود آوردند و برای تسهیل شمارش ، جمع و تفریق از تلفیق کسر و عدد صحیح استفاده می کردند . مصری ها فرمول هایی برای اندازه گیری مساحت مربع ، مثلث، دایره و نیز حجم استوانه ، کره و هرم به دست آوردند .
هرم زوسر ( جوسر )
آرامگاه های فراعنه ابتدایی همگی چهارگوشهای بزرگ و یک طبقه ای بود که از خشت ساخته شده بود و به ان " مصطبه " می گفتند . نخستین هرم برای " زوسر " ( جوسر ) نخستین فرعون مقتدر سلطنت قدیم و بنیانگذار سلسله سوم ساخته شد معمار اعظم فرعون " ایمحوتپ " بر ساخت ان نظارت می کرد . ایمحوتپ برای بقای ساختمان آرامگاه تصمیم گرفت از سنگ به جای آجر گلی استفاده کند . سپس او ساخت یک مصطبه مربعی شکل را آغاز کرد ، سپس به تدریج طبقات کوچک تری روی آن ساخت ، تا هرم پله پله عظیم ساخته شد . ارتفاع این هرم حدود شصت متر بود و نخستین بنای سنگی عظیم در جهان به شمار می رود . با گذشت زمان ، طرح هرمها تغییر یافت و فرمانروایان ساختن هرمهایی با دیواره های صاف را آغاز کردند . هر یک از اهرام یک قاعده مستطیلی شکل و چهار وجه صاف مثلثی داشت که در قله هرم به یکدیگر می رسیدند . نخستین فرمانروایی که چنین هرمی ساخت " سنفرو " ، بینانگذار سلسله چهارم بود . هرم او به مراتب بزرگتر از هرم " زوسر " و " خوفو " ، پسر " سنفرو " بزرگ ترین هرم را در سال 2500 قبل از میلاد ساخت . این هرم را هرم اعظم می نامیدند . هرم اعظم هنگامی که ساخت هرم اعظم به پایان رسید ، قله ان تقریبا صد و پنجاه متر بالاتر از سطح زمین بود و بیش از سیزده هکتار مساحت داشت . در ساخت هرم اعظم بیش از دو میلیون تخته سنگ به کار رفته بود و هرم توسط کارگران بدون کمک حیوانات ، ابزار تخصصی یا حتی چرخ ساخته شد .
بر اساس گفته " ژان فرانسوا شامپو لیون " : " هیچ کس در دنیای کهن و یا دنیای امروزی مثل مصری های باستان درکی این چنین عالی و والا از هنر ساختمان نداشته است . " مورخان معتقدند که برای ساختن هرم اعظم حدود صد هزار کارگر به مدت بیست سال کار کرده اند . اغلب کسانی که به عنوان کارگر ساختمانی در مصر باستان کار می کردند ، رعایایی بودند که در فصل طغیان نیل که نمی توانستند در مزارع کشت و زرع کنند ، در اهرام کار می کردند . علاوه بر کارگران کاتبان ، نقشه برداران ، نجاران و حجاران نیز در اهرام کار می کردند . از هیچ برده ای برای کار استفاده نمی شد تا بعد ا که فراعنه مصر امپراطوری مصر را به وجود آوردند و اسیران جنگی زیادی با خود آورند .
هنگامی که محل هرم انتخاب می شد ، کارگران برای یافتن و حمل سنگ بسیج می شدند . بعضی از سنگ ها سنگ خارا بود که از " آسوان " ، حدود ششصد کیلو متری جنوب ، آورده می شدند . صنعتگران بسیار ماهر برای شکل دادن تخته سنگهای عظیم الجثه از ابزار ساده مسی و سنگی استفاده می کردند . این کار به حدی دشوار بود که ان ها را به گروه های ساختمانی مختلف از قبیل " گروه شکیبا " و " گروه زورمند " تقسیم می کردند . پس از شکل دادن تخته سنگها ، آن ها را که حدود 2/5 تن وزن داشتند ، روی ارابه های چوبی می گذاشتند و با طناب می بستند . این ارابه ها با مسیری که با الوار فرش شده بود ، به سوی رود نیل کشیده می شد . در ان جا سنگ ها را روی کر جی های خاصی که با شن پر شده بودند ، می گذاشتند و به محل آرامگاه می بردند . در محل آرامگاه سنگها را تخلیه می کردند و روی سطوح شیبدار بزرگ بالا می کشیدند ، این اهرام که از دور در آسمان جلوه گر می شدند ، نماد سلطه فراعنه قدیم بر تمام زندگی دنیوی و اخروی در مصر باستان بود . فراعنه با حکومت و نیز اعتبار مذهبیشان در مورد اقتصاد و سیاست مصر ، ایین مذهبی مصر و حتی این که کدام یک از مصریان امتیاز سفر زندگی بعد از مرگ را دارند تصمیم گیری می کردند . شاید در هیچ جای دیگری مثل " ممفیس " ، پایتخت مصر در دوره سلطنت قدیم ، نفوذ فراعنه تا این حد نمایان نبوده است .
Write By : Meraj Marjani
برگر فته از کتاب فراعنه مصر " Brenda Smith" ترجمه آزیتا یاسائی
برداشت مطالب تنها با ذکر منبع مجاز می باشد.
لطفا مطالب را بدون ذکر منبع کپی نکنید
معراج مرجانی
meraj marjani
با سلام امروزدرباره دومین تمدن انتخابی از نظرسنجی با شما صحبت می کنیم بله تمدن مصر ، تمدنی که به اسرار امیز بودن معروف است ، تمدن فراعنه و پیامبران قوم یهود، مصر دارای قدیمی ترین بنای ساخته بشر یعنی اهرام ثلاثه است این مطلب تقدیم به تمامی دوستداران تمدن مصر ...
معراج مرجانی
Meraj Marjani
* مصر سرزمین رازها *
سلطنت قدیم ، عصر عظمت مصر حدود سال 3100 قبل از میلاد ، 600 سال قبل از شروع سلطنت قدیم ، یکی از سلاطین مصر علیا به نام " مِنِس " مصر سفلی را فتح و کشور را متحد کرد . با وحدت مصر علیا و سفلی ، منس ، نخستین پادشاه شد که بعدها فرعون نامیده شد . با هدایت منس و فراعنه بعد از او ، تمدن مصر طی شش قرن بعدی به رشدی منظم تر ، موفق تر و مترقی تر دست یافت . کاغذی از نی پاپیروس اختراع شد ، نوعی خط تصویری به نام هیروگلیف ابداع شد و مالیات ها وضع شدند و به این شکل زمینه برای شروع دوره ای تحت عنوان سلطنت قدیم مهیا شد .
منس نخستین فرعون مصر
طی سلطنت قدیم ، عصر عظمت مصر ، فراعنه فرمانروایان قدرتمند ملت بودند . مذهب ، هنر ، بازرگانی ، معماری ، ادبیات _ حتی زندگی اجتماعی و اقتصادی _ همگی به وسیله فراعنه استوار و گسترده شد تا حکومت مرکزی را تقویت کند . سلاطین مقتدر فراعنه مصر فرمانروایانی با قدرت مطلق بودند . کلام انها قانون بود و بی چون و چرا اطاعت می شد . فراعنه ملت را نه تنها از نظر سیاسی بلکه از نظر روحانی و مذهبی نیز کنترل می کردند . اگر چه معلوم نیست که چطور مردم بدین باور رسیدند که فرعون ها را خدا بنامند ، انچه معلوم است این است که در سلطنت قدیم فراعنه را پسر رع ، خداوند خورشید ، می دانستند . هنگام نزدیک شدن به فرعون ، اتباع وی به نشانه احترام تعظیم می کردند و پیشانی بر زمین می نهادند . در یکی از منابع مصر باستان قدرت و خرد فراعنه به این صورت توصیف شده است : " چیست که تو ندانی ؟ کیست که از تو خردمند تر است ؟ کجاست که تو ندیده باشی ؟ ... اگر تو به اب بگویی " بر فراز کوه ها بالا برو " نهر مطابق فرمان تو جریان می یابد ، برای تو ابدیت تقدیر شده است . همه چیز مطابق خواست تو انجام می شود و هر انچه تو بگویی ، مطاع است " فرعون هم به عنوان سلطان و هم به عنوان پسر خداوند رع مرکز زندگی مصری بود . فرعون و خانواده اش در راس هرم اجتماعی مصر قرار داشتند ، پس از انها کاهنان ، ماموران بلند مرتبه و اشراف قرار داشتند . کاتبان ، کلیه هنرمندان متبحر و ماموران و خانواده هایشان جزء طبقه بعدی را تشکیل می دادند . بزرگ ترین طبقه ، که پائین ترین قسمت هرم اجتماعی بود ، شامل رعایای کشاورز و کارگران عادی بود .
فرعون به مثابه صاحب قدرت سیاسی مقتدر و وحدت بخش عمل می کرد ، به نظر می رسید که شکوه و عظمت مصر مستقیما به نفوذ فرعون وابسته است ، کسی که با شفاعت نزد سایر خدایان برکت را به مصر می اورد . با اینکه بعضی از اشراف مصر املاک اختصاصی داشتند ، اما بیشتر زمین ها به فرعون تعلق داشت که ان را به واسطه ارث یا فتح سرزمین ها به دست اورده بود . فرعون قطعه هایی از زمین را به بعضی از اشراف مورد علاقه اش _ اعقاب پادشاهان قبلی و اشراف ملاّکی که قبلا زمین دار بودند _ هدیه می کرد تا انها را اداره کنند. به علاوه فرعون مالک تمام محصولات سرزمین بود . چون مصری ها نظام پولی نداشتند ، مالیات ها به صورت گندم ، جو روغن زیتون ، ابجو ، شراب و میوه جمع اوری می شد . سپس فرعون از این در امدها برای پرداخت حقوق به کارمندان سلطنتی ، صنعتگران ، کاهنان و سایر کارگران استفاده می کرد . تمام کارها روی زمین را رعایا انجام می دادند که توده جمعیت بوند . اگرچه نمی توان رعایا را دقیقا برده نامید ، اما رعایای مصر باستان مشابه سرف ها در اروپای قرون وسطی بودند ، چرا که به زمین وابسته بودند . اگر به هر دلیلی ارباب زمین عوض می شد ، ان ها نیز به همراه زمین تحت فرمان ارباب جدید قرار می گرفتند . رعایا نیز مثل بندگان بعد از این که وظایفشان را در زمین های ملاکان انجام می دادند ، اجازه داشتند برای تهیه مایحتاجشان روی قطعات کوچک زمین کشت کنند . برای حفظ قدرت مطلق در کنار هدایت تجارت روزمره مصر ، فراعنه سلطنت قدیم یک نظام متمرکز حکومتی ابداع کردند که در طول تاریخ مصر باستان حفظ شد .
یک دولت مرکزی در " ممفیس " ، شهری نزدیک به محل اتصال مصر علیا و مصر سفلی ، تاسیس شد تا فعالیت های محلی مناطق مختلف را که بعدها " نومس " نامیده شدند ، هدایت کند . در ابتدا تمام مناصب عالی را منسوبین فرعون اشغال می کردند ، اما به تدریج اشخاص عادی نیز به سمت کارمند برجسته حکومتی منسوب می شدند . بدیهی است که فرعون در راس سلسله مراتب حکومتی قرار داشت . بعد از فرعون ، توانا ترین شخص کسی بود که در سمت وزیر قرار داشت که وظایفش شامل نظارت بر بسیاری از بخشهای حکومت مرکزی بود ، بخش هایی که تعداد زیادی کاتب در ان جا کار می کردند . وزیر از جمع اوری مالیات ها ، کشت در مزارع و نگهداری سیستم ابیاری اطمینان حاصل می کرد . وزیر همچنین مسئول اداره نظام قضایی در سراسر سرزمین بود و گاهی اوقات نقش سرپرستی معماران فرعون را هم ایفا می کرد . در سطح محلی ، حدود نومس های مصر بر اساس مرزهای مناطق قبیله ای شکل می گرفت . 22 حکومت محلی در مصر علیا و 20 حکومت محلی در مصر سفلی وجود داشت . هریک از این ها در واقع کوچک شده سازمان حکومتی مرکزی بود که بخش هایی را مشابه انچه در حکومت مرکزی وجود داشت ، شامل می شد . هر ایالت یک حاکم داشت که فرماندار محلی نامیده می شد و فرعون منسوبش می کرد . این حاکم به وزیر گزارش می داد و مثل وزیر وظایف مختلفی داشت . حاکم که نقش قاضی اصلی را در منطقه ایفا می کرد بر ابیاری ، انبار کردن غلات برای مواقع ضروری و جمع اوری مالیات ناحیه تحت پوشش نظارت می کرد . حاکم همچنین از منطقه تحت حکومتش سربازهایی معمولا رعایایی اموزش ندیده را در مواقع ضروری برای جنگیدن به سپاه فرعون می فرستاد ، چرا که مصر ارتش ملی نداشت .
(پایان )
Write by : meraj marjani برگرفته از کتاب فراعنه مصر Smith،Brenda
برداشت مطالب تنها با ذکر منبع مجاز می باشد.
لطفا مطالب را بدون ذکر منبع کپی نکنید
با سلام خدمت شما دوستان عزیز امیدوارم که همیشه موفق باشید امروز قسمت سوم ( اخر ) نفرین فرعون را به پایان می برم در قسمت اول و دوم به زندگی فرعون اخناتون و توت عنخ آمون اشاره کوتاهی کردیم امروز به ادامه این مباحث می پردازیم در ضمن دوستان نظر فراموش نشود. و دوستانی که از مطالب برداشت می کنند نام گرداورنده ، منابع و وب ما را نیز فراموش نکنند. با تشکر
نفرین فرعون_۳
دیوار را با احتیاط کامل برداشتند و به درون رفتند . انجا اتاقی بود انباشته از انواع وسایل گرانبها و لوازم زندگی که همه به روزگار باستان تعلق داشت . هاوارد درباره ان کشف بزرگ نوشته است : " از سه هزار سال پیش ، پای هیچ ادمیزادی به ان دخمه نرسیده بود و در ان لحظه ما در حال گشودن دفتری دیگر از تاریخ تمدن بشر بودیم ."
اما ، بر خلاف انچه هاوارد می پنداشت ، پیش از انها کسانی به درون دخمه راه یافته بودند ! زیرا ، هیچ نظم و ترتیبی در قرار گرفتن اشیاء نبود . ظاهرا اتاق و چیزهایی که به طرزی درهم و بر هم به هر سو افتاده بود ، نشان می داد که افرادی وارد اتاق شده و هر چه را یافته بودند ، با شتاب جمع آوری کرده و با خود برده بودند . جعبه های خالی ... کوزه های شکسته ... لباسهای پاره... ارابه های طلایی واژگون شده ...و ... همه ، نشان از یک دستبرد شتاب آلود داشت . با این حال ، بسیاری از اشیاء با ارزش هنوز بر جای مانده بود.
در ادامه عملیات ، گروه اکتشاف به دو اتاق رسید . هر اتاق انباشته از لوازم و چیزهای متعلق به هزاران سال قبل بود و ... همه اشفته و بی نظم ! به نظر میرسید دزدها در همه حال یک قدم جلوتر از گروه اکتشاف هستند .
هاوارد در دفتر یادداشت روزانه خود نوشت : " این دزدیها ، بی تردید هزاران سال پیش اتفاق افتاده است . بی شک در مصر باستان گروههایی از دزدان بوده اند که کار انها دستبرد زدن به مقبره ثروتمندان بلافاصله پس از دفن بوده است . زیرا انها فقط طلا و جواهرات به سرقت برده اند و از ترس اینکه مبادا نگهبانان سر برسند ، با شتاب مقبره را ترک کرده اند."
اما ، اگر این دخمه ها ، مقبره و یا مقبره هایی بودند ، پس چرا هیچ جنازه ای در انها نبود ؟
هاوارد کارتر در حال بررسی
بررسی دخمه ها به دقت و مرحله به مرحله انجام شد . در گوشه ای از اتاق سوم ، قسمتی از دیوار با خشت و ساروج مسدود شده بود . وقتی این قسمت را نیز گشودند ، هاوارد با شور و هیجان بسیار دریافت که در این مرحله ، دزد ها نتوانستند جلو تر از انها عمل کنند . هاوارد قدم به اتاقی نهاد که به راستی از سه هزار سال پیش تا ان لحظه کسی وارد ان نشده بود .
دیوار های این اتاق از نقاشی دیواری و نوشته هایی به خط زیبای هیروگلیف پوشیده بود . دو مجسمه نیزه به دست ، در دو طرف مدخل اتاق چنان قرار گرفته بودند که انگار نگهبانهایی برای حفاظت از ان اتاق بودند. درست در کنار مجسمه ها ، قایقی از طلا همراه با هفت پاروی طلایی بود و رو به روی انها پرده ای طلایی روی چیزی که در نگاه اول معلوم نبود چیست قرار داشت . هاوارد باید چنان پرده را با احتیاط بر می داشت که نه به خود ان اسیبی وارد می امد و نه به انچه که در زیر ان بود . این کار مدتی وقت گرفت .
عصا سر کج و خر من کوب در دستان فرعون توت عنخ آمون به " نشانه سلطنت الهی "
سر انجام ، وقتی که پرده کنار رفت ، راز بخش دیگری از تاریخ کشف شد . چشمان حیرت زده هاوارد صحنه ای را دید ، که از 35 قرن قبل از ان ، نگاه هیچ انسان دیگری بر ان نیفتاده بود : در میان تابوت بزرگی از ابنوس ، جسد مومیایی شده فرعون " توت عنخ آمون " ، در خواب ابدی و در حالی که یک عصا سر کج و یک خر من کوب " نشانه سلطنت الهی " در دست داشت که بر روی جسد یک ماسک طلایی قرار داشت .
در تهیه این ماسک زرین ، چنان هنر و دقتی به کار رفته بود که انسان گمان می کرد با فرعون رو در رو شده است . وقتی هاوارد ماسک طلایی را برداشت چهره مومیایی شده فرعون را دید ، در تاریخ باستانشناسی رویدادی هیجان انگیز از رویارویی دو انسان به فاصله 3500 سال به وقوع پیوست .
نکته بسیار مهم این کشف در ان بود که تا ان زمان ، جنازه مومیایی شده هیچ فرعون دیگری از دره سلاطین (valley of the kings) یافت نشده بود .
انتشار این خبر مهم در سال 1923 میلادی که : مقبره توت عنخ آمون در حفاریهای دره ای در نزدیکی منطقه الاقصر کشف شده است ، دنیا را به هیجان اورد . هیچ اکتشاف تاریخی دیگری همچون این کشف بزرگ مورد توجه رسانه های گروهی جهان قرار نگرفته و چنین شور و هیجانی به پا نکرده بود . در صدر همه خبرها و تفسیر ها این جمله دیده می شد : " خواب 3500 ساله فرعون اشفته شد ."
درست در استانه این پیروزی بزرگ بود که لرد کارناروون ، دوست و همراه هاوارد در گذشت ! با مرگ ناگهانی او عده ای به کنایه گفتند که گرفتار خشم و نفرین فرعون شده است . دیری نگذشت که یکی دیگر از اعضای گروه به شکلی مرموز در گذشت ! از همه شگفت اورتر این بود که یک دانشمند زیست شناس ، درست در همان لحظه که مشغول عکسبرداری از اجزای بدن فرعون با اشعه ایکس بود ، سکته کرد و درگذشت ! . پزشکان می گفتند که این مرگها همه تصادفی هستند . برخی نیز معتقد بودند که هوای داخل مقبره ها الوده به میکروبی ناشناخته و خطرناک بوده که موجب چنین مرگهای مرموزی شده است .
اما ، آزمایشها علمی ثابت کرد که هیچ میکروبی در ان هوا نیست و یکی از دلایل مصون ماندن جسد فرعون از فساد و تباهی نیز همین امر بوده است . به هر حال ، مطبوعات به هیچ وجه حاضر نبودند از این موضوع دست بردارند .
ماجرا زمانی شگفت انگیز تر شد که که تقریبا طی هفت سال پس از کشف جنازه فرعون ، همه اعضای گروه بیست نفره اکتشاف یکی پس از دیگری و هر یک به شکل مرموزی مردند و تنها هاوارد باقی ماند که او نیز نمی توانست هیچ دلیل قانع کننده ای از ان مرگهای پی در پی ارائه دهد !
آیا به راستی نفرین فرعون بود که چنین دامنگیر گروه اکتشاف شده بود ؟ آیا میکروب یا ویروسی مرگبار ، اما مجهول بود که ان افراد را آلوده کرده و باعث مرگشان شده بود ؟
هنوز کسی نتوانسته است دلیلی قانع کننده برای ان بیان کند . اما این مهم است که سرانجام هاوارد کارتر به کمک دانش و پشتکار خود موفق شد پاسخی شایسته به تاریخ نویسان بدهد و معمای فرعون توت عنخ آمون را برای همیشه حل کند . ( پایان )
Write By : Meraj Marjani (بر گرفته از کتاب کاوش در گذشته تالیف هوشنگ فتحی)
لطفا مطالب را بدون ذکر منبع کپی نکنید
"لینکهای مرتبط با این موضوع را ملاحظه کنید"