عجایب باستانشناسی

مدجای کلمه ایست عبری که به سربازان ومحافظان فرعون اطلاق می شده .این وبلاگ برای کمک به ارتقای فرهنگ و تاریخ جهان نگاشته شده است

عجایب باستانشناسی

مدجای کلمه ایست عبری که به سربازان ومحافظان فرعون اطلاق می شده .این وبلاگ برای کمک به ارتقای فرهنگ و تاریخ جهان نگاشته شده است

نفرین فرعون-۲

با سلام به تمامی‌ همراهان ، در قسمت اول نفرین فرعون به اصلاحات دینی فرعون اخناتن اشاره کردیم در قسمت دوم به زندگی‌ فرعون جوان می‌پردازیم ، زندگی‌ فرعون توت انخ امون در هاله ای از ابهام وجود دارد ، به دلیل اینکه علت مرگ فرعون جوان هنوز با قاطعیت مشخص نشده و در مرحله فرضیه قرار دارد ، دوستان اگر نظری در مورد وب و یا مطلب دارند میتوانند نظرات خود را ارسال کنند تا به نظرات شما پاسخ داده شود .

 

 معراج مرجانی

 

 

 

نفرین فرعون-۲

 

 

 

 توت عنخ آمون ، مانند همه بچه ها شیفته بازی و تفریح بود و شکار و تیر اندازی و قایقرانی بر رود نیل را به امور حکومت و حل کردن مشکلات سلطنت ترجیح می داد . ضعف فرعون کوچک در کشور داری ، سبب قدرت یافتن درباریان و از جمله سردار سپاه او " هورم هب " شد . به این ترتیب ، هنوز مدتی از زمامداری " توت عنخ آمون " نگذشته بود هورم هب با همدستی چند نفر از درباریان نقشه قتل فرعون جوان را کشید تا خود به سلطنت مصر برسد .  

مصریان باستان معتقد بودند که پس از مرگ ، تا زمانی که جسم آنها سالم باشد ، روحشان نیز زنده خواهد ماند . به همین جهت مردگانشان را مومیایی می کردند تا جنازه پوسیده نشود و روح زنده بماند . مومیایی کردن مرده ها ، به خصوص در مورد فرعونهایی که می مُردند ، با دقت کامل انجام می شد و به دست مومیاگر های با تجربه و ماهر صورت می پذیرفت . از طرفی ، هوای خشک و سوزان و بدون هر گونه آلودگی و میکروب داخل مقبره ها ، کمک بسیار موثری بود در جلوگیری از فساد و نابودی جسدهای مومیایی شده و سالم ماندن آنها . طبق باورهای مصریان باستان ، مردگان در دنیای دیگر ، زندگی را به نوع دیگر آغاز می کردند و بنابراین ، نیازمند خانه هایی محکم بودند تا در آینده از باد و باران و طغیان رود نیل ویران نشود . همچنین ، برای زندگی در دنیای پس از مرگ نیز باید به قدر کافی وسایل زندگی می داشتند . به همین جهت هر فرعونی که می مرد ، بخشی عظمی از ثروتش را همراه جسد مومیای شده اش دفن می کردند . در این میان ، فراعنه که در زمان حیات خود زندگی باشکوهی داشتند ، مقبره خود را در دل صخره ها حفر می کردند ، یا به صورت هرم های بزرگی می ساختند . و در اتاق ای درون هرم انواع جواهرات ، لباسهای فاخر ، ظرفهای زرین ، کوزه های شراب و غذا ، اسلحه ، تخت پادشاهی ، ارابه های جنگی ، و حتی قایق مخصوص با هفت پاروی طلایی برای عبورد از رودها و دریاهای آن جهان قرار می دادند تا آسایش و رفاه این جهان را در ان جهان نیز داشته باشند .  

 

  

 

ناپلئون بناپارت

 

امروزه بیشتر اطلاعات ما درباره تمدن مصر باستان ، به دلیل کاوشهایی است که باستانشناسها در مقبره های قدیمی و اهرام مصر و دره سلاطین انجام داده اند . آنها از روی آثار بدست آمده از این مقبره ها و مطالعه آنچه به خط هیروگلیف بر ستونهای قصرها و معبد ها و دیوار مقبره ها نوشته شده است ، توانسته اند به راز و رمز تمدن درخشان مصر باستان پی ببرند . هیروگلیف خط تصویری مصریان قدیم بود . آنها منظور خود را با ترسیم شکل انسان و حیوان و نباتات و دیگر چیزها بیان می کردند . باستانشناسها تا مدتها قادر نبودند از خط هیروگلیف سر در بیاورند . اما در سال 1799 توسط یکی از سربازان ارتش ناپلئون ( امپراطور فرانسه ) قطعه سنگی در دهانه رود نیل ، واقع در حوالی روستای " روزتا " به دست آمد . بر این قطعه سنگ ، در سه ستون به سه زبان یک مطلب واحد حکاکی شده بود . یکی به به خط معمولی مصریان باستان ، دیگری به خط یونانی و سومی به خط هیروگلیف ( تصویری ) .  

 

 

 سنگ روزتا که توسط یکی‌ از سربازان ناپلئون کشف شد

 

 تاریخ نگارش این سه متن ، سال 195 قبل از میلاد بود . در سال 1819 ، یعنی بیست سال پس از پیدا شدن " قطعه سنگ روزتا " ، سرانجام کوششهای یک باستانشناس فرانسوی به نام " شمپلیون " به نتیجه رسید و او با مقایسه کردن الفبای سه خط ، موفق شد رمز خط هیروگلیف را کشف کند و مطالب نوشته ده بر روی سنگ روزتا را که در ستایش فرعون مصر بود ، بخواند . از آن پس ، همه سنگ نبشته ها و پاپیروسهای مصر باستان ترجمه شد و پرده از روی تاریخ مصر باستان بر افتاد . اما ، باز هم هیچ نشانه ای از فرعون " توت عنخ آمون " به دست نیامد و اثر او در میان آثار بدست آ مده از اهرام یافت نشد . باستانشناسها گمان می کردند که مقبره فرعون " توت عنخ آمون " را نیز همانند دیگر مقبره ها و مکانهای تاریخی مصر ، دزدان یافته و غارت کرده اند و به همین دلیل است که اثری از این فرعون به دست نمی آید . اما هاوارد کارتر ، باستانشناس انگلیسی اعتقادی جزء این داشت . او معتقد بود که مقبره فرعون توت عنخ آمون ، پس از گذشت قرنها و هزاره ها ، چنان در زیر لایه های شن و ماسه مدفون شده است که دست هیچ انسانی بدان نمی رسد . لرد کارناروون که یک لرد ثروتمند انگلیسی و علاقه مند به آثار باستانی و از جمله دوستان هاوارد کارتر بود نیز همین فکر را داشت . این دو در سال 1914 شروع به اجرای یک سلسله عملیات شناسایی و باستانشناسی در دره سلاطین ( مصر ) کردند . در این دره ، پیش از ان 26 مقبره از فرعونهای مصر کشف شده بود و دیگر کسی گمان نمی کرد مکانی کشف نشده باقی مانده باشد . گذشته از باستانشناسها ، دزدان آثار باستانی هم وجب به وجب این دره را طی سالها زیر و رو کرده بودند . آیا فرعون توت عنخ آمون یک افسانه بود ، آیا اصولا در سلسله فرعونهای مصر چنین فرعونی وجود داشته است ؟ مگر نه آنکه به گفته تاریخ و تاریخ نویسان ، جنازه مومیایی شده این فرعون هم طی مراسمی باشکوه در یکی از مقبره های دره سلاطین قرار داده شده بود ؟ در این صورت ، این مقبره کجا بود ؟ در کاوشهای قبل از هاوارد کارتر ، یک جعبه عاج و یک کاسه فلزی یافت شده بود که به هر دوی آنها نام فرعون " توت عنخ آمون نقش بسته بود . 

 شش فصل از یک کاوش سازمان یافته و همه جانبه گذشت ، بی آنکه مقبره یا حتی نشانی از آن بدست آید . گروه اکتشاف دچار خستگی و نامیدی شدیدی شده بود . اگر وضع به همین منوال می گذشت ، شاید گروه ناچار می شد برای همیشه این فکر را کنار بگذارد و از ادامه کار دست بردارد . در مرحله ای از اکتشاف ، زمانی که کارگران در عمق 6 متری مشغول کار بودند و با احتیاط تمام لایه لایه خاک را بر می داشتند ، با دیوار آجر چینی شده روبه رو شدند . این کشف گروه را هیجان زده کرد. آیا این همان مدخل مقبره گمشده فرعون نبود که با آجر و ساروج مسدود شده بود ؟ 

 ( قسمت دوم ) ادامه دارد ...

 

  Write By : Meraj Marjani" بر گرفته از کتاب کاوش در گذشته تالیف هوشنگ فتحی " 

 

لطفا مطالب را بدون ذکر منبع کپی نکنید


"لینکهای مرتبط با این موضوع را ملاحظه کنید"


نفرین فرعون-۱


نفرین فرعون-۳


نفرین فرعون

با سلام به تمامی‌ دوستان ، سرزمین فراعنه پر است از خدایان و تندیس‌هایی‌ که توسط مردم بومی مصر باستان پرستیده میشد ، ولی‌ در میان تمامی‌ فراعنه نام یک فرعون میدرخشد ، فرعون اخناتن که فرهنگ تک خدایی را پایه‌گذاری کرد و تمامی‌ تلاش خود را در این کار نهاد تا این فرهنگ را بین مردم رواج دهد . آتون نام خدایی است که از کلمه آتوم گرفته شده که به خدای خورشید اطلاق می‌شده که در قرنهای خیلی‌ دور ، در زمان سلطنت قدیم پرستیده میشده است . دوستان عزیز نظر فراموش نشود...

  

 

 

 

   

 

فرعون" امن حوتپ سوم"

 

نفرین فرعون


تمدن مصر باستان ، براساس سلطنت فرعونهایی که خود را فرزندان خداوند می شمردند و معتقد بودند که از طرف خدایان شفاعت یافته اند و حمایت می شوند ، از جمله بزرگترین و با شکوه ترین تمدنهای باستانی بشمار می رود .

فرعون" امن حوتپ سوم" که در سال1370 پیش از میلاد در  مصر سلطنت می کرد ، چندان مایل به پرستش خدایان متعدد و آمون ( خدای خدایان ) نبود . اما آمن حوتپ از بیم کاهنان قدرتمند معبد آمون نتوانست افکار خود را بیان کند .

در سال 1375 پیش از میلاد ( حدود 3500 سال پیش ) آمن حوتپ سوم در گذشت و فرزندش آمن حوتپ چهارم به سلطنت رسید . او که متاثر از افکار پدر بود ، تصمیم گرفت که اعتقادات مردم مصر را اصلاح کند و دین جدیدی بر مبنای یک خدای واحد به وجود آورد . به اعتقاد او ، باید " اتن " ( یعنی آفتاب) پرستیده می شد ، زیرا وقتی خورشید می تابید ، به زمین نور و حرارت می بخشید . پس ، خورشید سرچشمه زندگانی است و با نور افشانی ان است که انسان قادر به ادامه زندگی می شود .

امن حوتپ ، نام خود را  به " اخناتون " ( به معنی دوستدار آفتاب) تغییر داده و از مردم خواست تا دست از پرستش آمون و خدایان ریز و درشت بردارند و پس از ان ، همچون او ، از " اتن " پیروی کنند .

به فرمان اخناتون ، مجسمه های آمون در معبدها سرنگون شدند ... کاهنان معبد آمون را بیرون راندند ...

و شاخها را که علامت آمون بود ، شکستند تا به جایش علامت دین جدید را قرار دهند .

علامت دین جدید ، دایره ای به نشانه خورشید بود که از ان شعاهایی به اطراف کشیده می شد و انتهای هر شعاع یک دست بود که صلیبی را نگه می داشت . این مجموعه را به فرمان اخناتون ، " صلیب حیات" نامگذاری کردند و پیروان جدید باید ان را به گردن می انداختند .

اخناتون برای آنکه بتواند سلطنت خود را حفظ کند و به دین تازه قدرت بخشد ، برآن شد که  یک معبد بزرگ و با شکوه در شهر" ِتبس " که پایتخت مصر بود برای اتن بسازد .

پیروان امون در برابر دین جدید مقاومت می کردند  و حاضر نبودند اتن را بپرستند . به دستور اخناتون ، هر کسی را که گمان می رفت مرید آمون است ، دستگیر می کردند و برای کار اجباری به معادن و ساخت مقبره ها می فرستادند . به همین جهت ، تا چندین سال کسی جرات نداشت نام آمون را بر زبان بیاورد . اما ، طرفداران آمون هم پنهانی به دور یکدیگر جمع می شدند . رفته رفته عده انها زیاد شد و به جایی رسید که آشکارا آمون را خدایی حقیقی و کامل می خواندند و اتن را تحقیر می کردند . کم کم ، اختلاف بین طرفداران " اتن " و " امون " به قدری بالا گرفت که حتی پسر از پدر ، برادر از برادر ، شوهر از زن و دوست از دوست جدا می شد . طرفداران این دو دسته هرگاه به هم می رسیدند ، جنگ در می گرفت و چندین کشته و زخمی بر جای می گذارد .

بزودی خشم طرفداران آمون شدت گرفت و ناگهان مانند طوفانی آشکار شد . و شهر تبس را به لرزه در آورد .  

 

 

 

 در این تصویر " آتن " نور خود را نثار فرعون و ملکه نفر تی تی کرده و به آنها و سرزمین مصر گرما و برکت می بخشد در انتهای اشعه ها نشانه " صلیب حیات " به روشنی مشخص است

 

فرعون اخناتون از این حرکت مردم به خشم آمد . پس ، شهر تبس را ترک کرد و تصمیم گرفت پایتخت دیگری ، دور از شهر تبس بسازد و معبدهای بزرگ و باشکوهی برای اتن بر پای دارد . پایتخت جدید را" آفق آتن" نامگذاری کردند . اخناتون ، که از مردم متنفر شده بود ، کشور را به حال خود رها کرد و سرگرم آباد کردن آفق اتن و عبادت خدای خورشید شد . او که معتقد بود : " با دمیدن خورشید ، انسان زنده می شود و با غروب آن ، می میرد " روزها صلیب به دست ( علامت آتن ) ، با بدن برهنه در مقابل آفتاب می نشست تا شعاهای سوزان خورشید بر او بتابد و به وی برکت دهد .

اخناتون با این کارها ضعیف شد و در بستر بیماری افتاد .

 

 

  

 

آمن حوتپ چهارم  (اخناتون) فرعون سلسله هجدهم

 

با ضعیف شدن پایه های حکومت فرعون ، جنگ بین طرفداران آمون و آتن نیز شدت گرفت . پیروان آمون با حمایت کاهنان معبد به معابد آتن یورش می بردند و مجسمه های " صلیب حیات " را سرنگون می کردند ، و یا معبد را به آتش می کشیدند .

پس از چند جنگ وحشیانه و هولناک در شهر تبس که با آتش سوزی های بزرگ همراه بود ، سرانجام طرفداران آمون پیروز شدند و همه جا را از آثار این مذهب جدید پاک کردند .

به این ترتیب ، زحمات اخناتون نتیجه نداد و با پایان یافتن دور خدایی آتن ، یک مرتبه دیگر آمون در مصر به خدایی رسید . دشمنان اخناتون نیز از فرصت استفاده کردند و با مسموم کردن او به حیاتش خاتمه دادند . شهر آفق آتن هم مانند یک شهر نفرین شده ، با همان سرعتی که به وجود آمده بود ، رو به ویرانی نهاد . مردم از آنجا کوچ کردند ، دربار فرعون به شهر تبس منقل شد و بزودی کاخها ، معبدها ، خانها و باغها را انبوه ماسه های صحرا پر کرد .

وقتی که اخناتون با توطئه دشمنانش از میان رفت ، چون فرزند پسر نداشت ، با نظر کاهنان معبد آمون و بزرگان دربار ، یکی از دامادهایش به نام " تُوت " به سلطنت برگزیده شد . فرعون تُوت برای انکه نشان دهد طرفدار آمون است نام " تُوت عنخ آمون " ( به معنی تصویر مجسم آمون ) را بر خود نهاد و به عنوان فرعون جدید به سلطنت مصر نشست . ( قسمت اول ) 


Write By : Meraj Marjani  بر گرفته از کتاب کاوش در گذشته تالیف هوشنگ فتحی 


لطفا مطالب را بدون ذکر منبع کپی نکنید


 

ادامه دارد ...



"لینکهای مرتبط با این موضوع را ملاحظه کنید" 



نفرین فرعون-۲



نفرین فرعون-۳

زنان مقتدر در مصر باستان

با سلام امروز درباره چند زن مقتدر وبا نفوذ در مصر باستان صحبت می کنیم زنانی که به حکومت رسیدند ویا در حکومت فراعنه نقش مهمی را ایفا می کردند .

در ضمن نظر فراموش نشود ... 

 

 

 

 

زنان مقتدر در مصر باستان  

 

۱- نفرتی تی

شهبانوی اعظم " نفرتی تی" ، او و مادرش تئیی نیز با اخناتون ( فرعون عصیانگر ) در رویای یک خدای واحد شریک بودند و هر دو روی فرعون نفوذ زیادی داشتند . " نفر تی تی " زیبا که در نوجوانی به همسری اخناتون در امده بود مورد عشق و تحسین گسترده ای بود . در یکی از بناهای تاریخی نوشته شده است که او " بانوی دلربایی ، و مورد قبول عامه بود ، زنی بود که وجودش ارباب دو سرزمین ( مصر علیا و سفلی ) را خوشحال می کرد . " اخناتون به واقع گرایی اعتقاد داشت و ان را به عنوان یک مفهوم جدید در هنر مطرح کرد . کارهای باقیمانده از ان زمان بیش از تصاویر ارمانی ( ایده الیستی ) سلطنت قدیم به هنر امروزی شباهت دارد . فرعون هنرمندان پایتختش را وا می داشت تا موضوعاتشان را شبیه واقعیت خلق کنند . چین ها ، ابروها و ...و حتی خود اخناتون را با چانه دراز ناخوشایند و شکم گردش تصویر کنند . اخناتون و نفرتی تی در صلح در شهر رویاهای فرعون فقط چند سالی زندگی کردند .

نفر تی تی به عنوان ملکه اینده اخناتون ، اتاق های زیبایی در قصر سلطنتی داشت . افراد دربار در انجا جمع می شدند به امید ان که علاقه ملکه کوچک اینده را جلب کنند . " اولین ولز " اتاق های ملکه اینده را در بیو گرافی نفر تی تی توصیف کرده است .

نفر تی تی ، چشمهایش را در تختخوابی که توسط یکی از بزرگترین هنرمندان " طیوه " کنده کاری و نقاشی و طلا کوب شده بود باز می کرد . تشک ها و بالش هایش از نرم ترین نوع پشم بز بود ... ملافه های تخت از لطیف ترین و نرم ترین کتانهای دستباف بود و گونه های او روی زیر سری  هلالی شکل از چوب کنده کاری و نقاشی شده قرار می گرفت ...

 

 

  

 

فرعون اخناتون به همراه ملکه نفرتیتی که در حال تقدیم گلهای نیلوفر ابی به آتون " خدای خورشید" هستند

 

 

روی دیوارها نقاشی شده و روی زمین پرده های نقش دار اویخته یا گسترده شده بود تا جلوی گرمای خورشید یا ماسه بیابان را هنگام وزش باد بگیرد . در ان جا میزهای متعدد کوچک و بزرگ و صندلی ها و چهارپایه های کوچک و زیبا و جود داشت ...در ان جا اسباب و اثاثیه ای بود که از چوب سدر - که از لبنان وارد می شد و کمیاب بود - و نیز از ابنوس که با اج و ورقه های طلا یا گل میخ های طلا تزئین شده بود . مثل اثاثیه ظریفی که قرنها بعد در اروپا ساخته شد این وسایل را بدون به کار بردن میخ می ساختند .

روی هر سطح براقی ، چراغ های بزرگ زیبا و گلدانهایی پر از گل قرار داشت ودر کاسه هایی از شیشه رنگی براق ، ماهی ها شنا می کردند . و در همه جا چیزهای کوچک عالی که مصریها دوست داشتند ... مثل مجسمه های کوچک خدایان و حیوانات مقدس از چوب ... سفال ، مرمر ، نقره یا طلا پراکنده بود . ... در ان جا گیلاس های پایه دار و گلدانهای کوچک و بطری و کوزه ها و کاسه هایی در تمام اندازه ها و انواع ممکن وجود داشت که غالبا مرصع کاری شده بودند .

بسیاری از اینها ، هدایایی بود که اخناتون به او هدیه کرده بود . تمام مصری ها برای تهیه هدایای نامزد هایشان ولخرجی می کردند . 

 

 

 

 

 

۲- حَتشِپسوت

فراعنه سلطنت جدید ، مصر را از یک کشور مجزا به یک قدرت بین المللی تبدیل کردند . پسر احمس ، آمنحوتپ یکم ، برای تقویت سلطه مصر بر همسایه جنوبی اش ، نوبه ، تلاش کرد .

فرعون بعدی ، تحوطمس یکم ، سپاه مصر را به شرق فرستاد تا بعد از سپری کردن مسیری حدود 1800 کیلو متر به رود فرات برسند . نوه او تحوطمس سوم ، بالاخره سلطه غیر قابل منازعه مصر را بر تمام خاور نزدیک و نوبه تثبیت کرد . در دوره حکومت او امپراطوری مصر به اوج رسید .

رسیدن تحوطمس سوم به قدرت اسان نبود ، زیرا هنگام مرگ پدرش ، پسر بچه ای بیش نبود . مادر خوانده اش به نام حتشپسوت نایب السلطنه شد ، یک فرمانروای موقت که تا زمانی که فرمانروای قانونی به سنی برسد که بتواند بر تخت بنشیند ، حکمرانی می کرد . حتشپسوت همسر فرعون بود و بعد از درگذشت همسرش ، او تخت را برای خودش می خواست . ابتدا او تحوطمس سوم را از دربار دور کرد ، سپس وزیر و سایر کارگزاران مهم را برای ملاقاتی فراخواند .

 

  

 

معبد حشتپسوت

 

بعد از جمع شدن تمام کارگزاران ، حتشپسوت وارد اتاق شد . او با زیر پا گذاشتن تمام رسوم و ائین ها ، مثل یک مرد فرعون لباس پوشیده بود : یک دامن مردانه کوتاه به تن داشت که دم شیری از ان اویزان بود و حتی یک ریش مصنوعی طلایی هم گذاشته بود . هنگام بالا رفتن از تخت ، او خود را شاه نامید و نخستین فرعون زنی شد که تا به حال به شکل رسمی بر مصر حکومت می کرد . کاتبانی که درست نمی دانستند او را چه خطاب کنند . معمولا حتشپسوت را " خانم اعلیحضرت " می خواندند .طی دوره بیست و یک ساله حکومت ، او توجهش را بیش از جنگ و نبرد به بازرگانی معطوف کرد . حتشپسوت بخشی از ثروتش را برای شروع یک برنامه ساختمانی مصرف کرد . یکی از زیبا ترین معماری هایی که حتشپسوت هزینه ان را تامین می کرد ، معبد سوگواری اش بود که از سنگ اهک سفید بنا شده بود و " دیر البحری " نامیده می شد و بین رود نیل تا غرب طیوه قرار داشت . آرامگاه حتشپسوت نه یک قسمت از این بنا بود و نه به شکل فراعنه قدیمی تر به شکل هرم . بلکه بدن او همانند سایر فراعنه جدید در " دره پادشاهان " valley of the kings" در دره ای بیابانی در غرب معبدش به خاک سپرده شد . در ان جا ، کارگران درون تخته سنگهای خارا ، تونل هایی را می کندند تا محلی مخفی برای پنهان کردن پیکر فراعنه از دست سارقان آرامگاه به وجود بیاید . فعالیت های حتشپسوت مصر را مقتدرتر و شکوهمند تر کرد . پدر یکی از درباریان قدیمی او به نام ایننی ، حکومت او را چنین توصیف کرده است : حتشپسوت موضوعات دو سرزمین (مصر ) را براساس اندیشه هایش حل و فصل می کرد . مصر در برابر ائ یکی از اعقاب عالی خداوند و رسول او بود ، به حالت تسلیم کار می کرد ... خانم حاکم که برنامه هایش عالی بود ، هنگاه سخن گفتن هر دو منطقه ( مصر علیا و مصر سفلی ) را خشنود می کرد . 

 

Write by :meraj marjani "برگرفته از کتاب فراعنه مصر" 

نوشته : براندا اسمیت   مترجم خانم ازیتا یاسایی 

 

لطفا مطالب را بدون ذکر منبع کپی نکنید