عجایب باستانشناسی

عجایب باستانشناسی

مدجای کلمه ایست عبری که به سربازان ومحافظان فرعون اطلاق می شده .این وبلاگ برای کمک به ارتقای فرهنگ و تاریخ جهان نگاشته شده است
عجایب باستانشناسی

عجایب باستانشناسی

مدجای کلمه ایست عبری که به سربازان ومحافظان فرعون اطلاق می شده .این وبلاگ برای کمک به ارتقای فرهنگ و تاریخ جهان نگاشته شده است

در جستجوی جام مقدس_۲

ترکیه کشوری در شمال غربی ایران ، چند روز پیش همایش حزب عدالت و توسعه برگزار شد ، و در آن از ترکیه به عنوان رهبر جهان اسلام نام برده شد .ترکیه کشوری که در بحران شدید اقتصادی ، همچنان از اقتصادی پویا و رو به رشد برخوردار است ، شاید گذر شما به کشور ترکیه افتاده باشد ، کشوری مملو از توریستهای خارجی که تا پاسی از شب ، پذیرای تعداد زیادی از توریستها و مسافران خارجی که از کشورهای اروپایی و آسیایی به دیدار از این کشور می آیند ، شب های آن که پر است از موسیقی سنتی و دلنواز که همواره به مسافران آرامش یک مسافرت دلپذیر را می دهد ، در نمای دیگر و در کنار آن کشور ، کشوری قرار دارد که از نظر تاریخی و فرهنگی هم ردیف با تمدنهای بزرگ جهان همچون مصر ، یونان ، ایتالیا و غیره ...اما بی نصیب از سیل توریستها و سرمایه که آنان وارد کشور می کنند ، شاید با کمی تامل بتوان آن را آماده پذیرش مسافران و توریستها کرد ، سالها احتیاج است تا بدانجا رسید ، ولی نباید دست از تلاش و نو آوری برداشت . آثار باستانی اشیائی هستند که با گذشت زمان بر ارزش آنان افزوده می شود به شرطی که آنان را پاس بداریم و در راه حفظ آنان کوشش کنیم .

بزودی تمامی پست هایی که ادامه دار و دارای چند قسمت هستند ، لینک گذاری می شود و دوستان عزیز می توانند تمامی قسمت های یک مقاله چند قسمتی را مطالعه کنند ، تنها کافی است که به قسمت انتهایی متن چند قسمتی مراجعه کرده و قسمتهای دیگر متن را دنبال کنید .در ضمن وب عجایب باستانشناسی از عزیزانی که علاقمند به همکاری در ضمینه ارسال و ترجمه مقاله هستند دعوت به همکاری می کند .امروز قسمت دوم و پایانی مقاله در جستجوی جام مقدس را به پایان می‌‌بریم.

معراج مرجانی(   meraj marjani)

Marjani.meraj@gmail.com

www.medjai.blogsky.com



در جستجوی جام مقدس_۲ 


در مقایسه  با اثار افراد یاد شده ،در بخش اول ، بیشتر منابع  کتیبه ها و برجسته کاری ها ، سنگ نبشته ها روی گور ها  یا صخره ها و لوحه های گلی   حاوی گزارش های اداری را در بر میگیرند . این آثار ، بجز استثنائاتی  اندک ، اطلاعات ناچیزی درباره موضوعاتی   نظیر  تبار نامه  شاهان و بزرگان ، لشکر کشی‌ های مهم و طرح های ساختمانی بزرگ در اختیار ما میگذارند و اشارات بسیار اندک و ناقصی  به رویدادهای  تاریخی‌ یا آداب و روسوم و آیین ها ، اعتقادات و زندگی‌ مردم عادی دارند .

در نتیجه ، بازسازی جدید از ایران باستان حداقل تا اوایل دهه ۱۹۰۰ م  تقریبا به طور انحصاری از دریچه چشم یونانیان  انجام گرفته است . همانگونه  که  ا .  ت .اومستد  ، دانشمند بزرگ فرهنگ ایران  مینویسد :

اکثریت منابع موجود درباره تاریخ هخامنشی  به زبان یونانی بودند ... نتیجه طبیعی این امر آن بود که تاریخ امپراتوری نیرومند هخامنشی „ در بیش تر متون  تاریخی‌ غرب „ به صورت یک رشته رویدادهای بی‌ ارتباط نشان داده میشد   که فقط  در صورتی‌ وحدت و معنا   پیدا میکردند که درون داستان دولت های کوچک یونانی‌  گنجانده میشدند .

ناگزیر ، این شناخت و گزارش ناقص از فرهنگ ایران با  تعصبات و جبهه گیری  شدید ضد ایرانی‌ منابع یونانی در آمیخته بود ، و به دید گاهی دو بعدی و تحریف شده از ایرانیان می انجامید  . در اکثر موارد ، ادبیات و هنر مغرب زمین خواسته  است کلیشه های قالبی مخلوق مردانی نظیر  هرودوت  و ایسوکراتس  را جاودانی سازد .



رمان ها ، فیلم ها   و حتی  بسیاری از  تاریخ های امروزی ایرانیان را به صورت “ شخصیت های منفی‌ داستان “ نشان داده ا‌ند و ایران را کشوری قهار  و بد و استبدادی تصویر کرده ا‌ند ، کشوری که همواره بی کفایت  بوده ولی‌ با قلدری کوشیده   است  آزادی محبوب یونانیان را از آنها بازستاند   . این تصویرهای نادرست فقط  به  تقویت  نژاد  پرستی قدیمی‌ و پیشداوری های قوم گرایانه  خدمت کرده ا‌ند ، چیزی که  در روزگار ما نیز  هنوزوجود  دارد  : تعصباتی  که ناگزیر فرهنگ های غربی را ذاتا شریف و شاداب و نیرومند و فرهنگ های شرقی‌ مقابل آنها را شرو ر  و فاسد معرفی می کنند  .

وقتی‌ این  تعصبات  کاهش یافتند و رفته رفته مورد تردید قرار گرفتند ، تصویر مثبت تری  از ایران باستان نمودار شد  . گر چه بعضی‌   از  رهبران ایران  به راستی‌ فاسد و بی کفایت بود ه ا‌ند  ، بعضی‌ دیگر مانند کورش بزرگ و داریوش یکم ، فرمانروایانی  نیرومند ، خرد مند و  خلاق بوده ا‌ند  که غالبا قدرت مطلقه را با داد گری و کردار  های  انسانی‌ تعدیل کرده ا‌ند  . امپراتوری عظیم این فرمانروایان  نه تنها از    لحاظ  تنوع فرهنگی‌ که به سبک خویش به وجود آورد ، درست مانند یونان بسیار غنی بود . بر خلاف رهبران یونان که فقط بر یونانیان حکومت میکردند و فرمانروای  ملتی با زبان و میراث فرهنگی‌ مشترک بودند ، شاهنشاهان  ایران باستان فرمانروایانی  متکی بر وفاداری مردم   بودند و بر سرنوشت یک دوجین  اقوام  و ملل جداگانه تسلط  داشتند ، ‌اقوامی که  هر    یک میراث  قومی  ، زبان ، آداب و روسوم و اعتقادات دینی خاص خود را  داشتند .ازآنجا که ایران از مجموعه اقوام ، ملل  و  کارگران خارجی‌ ای تشکیل  می شدکه همگی‌ برای یک هدف کار  میکردند ، آغوش ایران برای اندیشه های بیگانه و نو  بازتر از یونان بود . از این   لحاظ  , ایران بیش ترشبیه  ایالات  متحده  آمریکای  امروزی بود که قدرت آن تا حد زیادی از تنوع فرهنگی‌ آن سرچشمه می‌گیرد .

تصویر کامل تر و واقع بینانه تر ایران باستان که در دهه  های  اخیر ترسیم شده است تا حد زیادی مرهون بازنگری بیطرفانه تر  و جدید تر  متون کهن یونانی ، و نیز  تا  حد  زیاد تری  مدیون کشفیات جدید باستانشناختی   است   .نخستین کاوش های  روشمند کاخ بزرگ ایران در تخت جمشید )به زبان یونانیان “پرسپولیس” که در دهه   ق.  م۳۲۰     توسط   اسکندر ویران شد ( در اواسط دهه ۱۹۳۰ میلادی ) ۱۳۱۰ شمسی‌ (   انجام گرفت و در  سالهای پس از   آن  در آنجا و سایر  نقاط ایران  اشیا   و لوحه های گلی بیشتری کشف شد . اومستد  درباره این یافته ها   میگوید :

میتوانیم  از   طریق  آنها با نام های کارگرانی  „ که این کاخ ها را ساخته ا‌ند“ و  کشورهایی که این کارگران   از آنجا ها امده ا‌ند  ، کارهایی‌ که انجام داده ا‌ند و میزان دستمزد هایی‌ که گرفته ا‌ند آشنا شویم . همچنین نام دختر تازه داریوش و مادر او و هدایایی را که او داده است میشناسیم ... از یافته  های  باستانشناختی  و   از این  لوحه  ها  ، برای نخستین بار  ایده ای درباره زندگی‌ عمومی  مردم پیدا می‌کنیم .

بی گمان  کاوش ها و مطالعات جدید قرن بیست و یکم  اطلاعات  بیشتری در مورد ایران باستان ، یعنی‌ یکی‌ از نیرومند ترین و با  شکوه ترین  امپراتوری های       تاریخ   جهان  , در اختیار ما خواهند نهاد . البته شکو ه و قدرت یکتای این امپراتوری بیش  از  سه سد ه طول نکشید و برای مثال  در مقایسه با عمر  امپراتوری  روم باستان که قدرت و عظمتش بیش از  هفتصد سال بود  مدت بسیار درازی  نیست . اما باید توجه داشت که عمر امپراتوری ایران تقریبا برابر است با عمر  ایالت  متحده  آمریکا  که در سال ۱۷۷۶ ) ۱۱۵۵ ه  .ش( زاده  شد  . آمریکایی‌  ها  اغلب به تاریخ پیچیده و شگرف  خود که  باعث دستاورد های  فرهنگی‌ ، نظامی و هنری جاودانه و غیر  قابل  بازگشتی   در جهان امروز شده است  با غرور مینگرد ، ایرانیان نیز حق  دارند  که نسبت به تاریخ خود چنین غروری  داشته باشند .


پایان


Write By : Meraj Marjani

The Persian Empire”

Author: Nardo , Don

Translator: Morteza   sagheb   far “

*لطفا مطالب را بدون ذکر منبع کپی نکنید *
"لینک‌های مرتبط با این موضوع را ملاحظه کنید "


در جستجوی جام مقدس





در جستجوی جام مقدس




شاید کسی نداند دلیل اختلاف بلند مدت بین ایران و غرب از کجا سرچشمه می گیرد ، در دوره های مختلف زمانی ، فیلمها و تفسیرهای متفاوتی از ایرانیان اعصار گذشته ، ساخته و پرداخته شده است ، در برخی از حالتها ایرانیان مردمی خشن ، بیرحم ، و خونریز و در برخی زیرک و کاردان معرفی می شوند ، سالها تلاش شده است که راز این اختلاف از کجا نشات می گیرد و ریشه ان از کجاست و منشا ان چه کشورهایی هستند ، کشورهایی که شاید هم اکنون هیچگونه جنگ و یا کینه و کدورتی در این زمان با یکدیگر ندارند . شاید برخی اسکندر مقدونی را نابود کننده یکی از درخشانترین دوران امپراطوری ان زمان قلمداد کنند ، ولی دلایل حمله اسکندر مقدونی به خاک ایران را نمی توانند بپذیرند ، و وی را یاغی و جاه طلب معرفی میکنند ، ولی این موضوع را باید پذیرفت که درست است که امپراطوری ایران  یکی از درخشانترین تمدن ها  بود ولی توسط یکی از قدرتمندترین و بزرگترین شاهزادگان ان دوران مورد حمله قرار گرفت ، البته پادشاهی که دلایلی را در مورد حمله به ایران ، برای خود داشت . که برای خیلی ها پذیرفته شده نیست . بخشهایی که بعد از مطالعه ان به نکات مهمی پی برده می شود ، عملا یک راز را بر ملا می کند ، این نوشته محتوی یک راز پنهان است ، رازی که قرنها بعد از وقوع ، آشکار گشته است .

دوستان عزیز وب می توانند نظرات خود را در مورد این مطلب در قسمت نظرات مطرح کنند در ضمن از عزیزانی که مایل به همکاری با "وب عجایب باستانشناسی" می باشند دعوت به عمل می آید .


معراج مرجانی  ( Meraj Marjani  )


marjani.meraj@gmail.com


www.medjai.blogsky.com




اسکندر مقدونی ( الکساندر )


در جستجوی جام مقدس



ایسوکراتس ، سخنور یونانی در سال ۳۸۰    ق. م گفته است : “ برای ما که در زندگی خصوصی خود فکر میکنیم بربرها فقط برای بردگی خانگی شایسته هستند ، شرم آور است که به سیاست عمومی خود اجازه دهیم تا این اندازه متحدانمان از سوی آنها به اسارت و بندگی گرفته شوند .” یونانیان باستان همه غیر یونانیان را بربر میدانستند ، اما در این مورد خاص منظور ایسوکراتس ، ایرانیان است که در آن زمان شاهنشاهی  آنها بزرگترین امپراطوری تاریخ بشر بود و در غرب از آسیای صغیر ( ترکیه کنونی ) و در شرق تا مرزهای هندوستان را در بر میگرفت . این سخنان بخشی از سخنرانیهای متعدد سخنور یونانی خطاب به دولت – شهرهای یونانی است که پیوسته در حال جنگ با یکدیگر بودند تا نزاع را کنار بگذراند و برای مبارزه با ایران متحد شوند . ایسوکراتس ادعا میکرد که ایرانیان بزدل و زن صفتند و شایستگی جنگی ندارند . بنابراین یونانیان برای غلبه بر ایشان دچار مشکل چندانی نخواهند شد .




ایسوکراتس ( سخنور یونانی )


ایسوکراتس در اهانت و تحقیر خود نسبت به ایرانیان تنها نبود . ارسطو ، فیلسوف مشهور آتنی نیز اعتقاد داشت که بربرها ، که ایرانیان برجسته ترین آنها بودند ، “ طبیعتا برده “ هستند . ارسطو در کتاب سیاست خود مینویسد : نمیتوان انکار کرد مردمانی وجود دارند که هر جا هستند برده اند و مردمان دیگری که هرگز در هیچ جا برده نیستند . این در مورد نجیبزاده ها نیز صدق میکند . نجیبزاده گان ما نه تنها در کشور خود بلکه در تمامی جهان خود را اصل و نسب دار میدانند ؛ در حالی که بردگان فقط در کشور خودشان با اصل و نسب هستند . فیلسوف بر پایه این فرضیه به این نتیجه میرسد که حکومت یونانیان بر بربرها کاملا طبیعی است حال آن که بیگمان حکومت بربرها بر یونانیان غیر طبیعی است . وقتی ارسطو به مقام آموزگاری اسکندر ، شاهزاده مقدوی که بعدها در سال ۳۴۲ ق.م لقب “ بزرگ “ گرفت ، رسید ، پیشداوریها و تعصبات ضد ایرانی خود را به او تلقین کرد . کمتر از یک دهه بعد ، وقتی اسکندر به ایران یورش برد و سرانجام تسخیرش کرد ، کلمات استاد خویش همچنان در ذهنش تازه بود . اندیشه بی ارزش بسیاری از یونانیان نسبت به همسایگان شرقی خود ، بیش از یک قرن دو ملت را در بدگمانی ، دشمنی و جنگ ادواری نگاه داشت . سابقه روابط ایران و یونان به سالهای اولیه بنیان گذاری امپراطوری ایران توسط کورش بزرگ ، نخستین فرمانروای دودمان هخامنشی در میانه سده ششم قبل از میلاد ، باز میگردد . کورش شهرهای یونانی امتداد ساحل دریای اژه در آسیای صغیر را که یونانیان ایونیه میخواندند فتح کرد و در آغاز سده پنجم ، داریوش و خشایارشا ، شهریاران ایران ، به خاک اصلی یونان هجوم بردند . یونانیان این حملات را دفع کردند ، اما نفرت ، توطئه و کشتار میان ایرانیان و یونانیان تا یک قرن بعد ادامه یافت . پس عجیب نیست اگر در اثر ایسوکراتس و ارسطو تقریبا تمام یونانیان ، ایرانیان را دشمنان خونین سنتی خود تلقی کنند و اندیشه جنگی تمام عیار با ایران برای یونانیان هم موجه و هم جذاب به نظر آید .

پیوند جدایی ناپذیر یونانیان و ایرانیان

از آن جا که تاریخ و سرنوشت یونانیان و ایرانیان طی   دو قرن کاملا درهم تنیده و گره خورده است ، برای مورخان جدید و دانشجویان غیر ممکن است که بتوانند تاریخ و فرهنگ یکی‌ از این دو ملت را بدون بررسی ملت دیگر مطالعه کنند  .  متاسفانه ،  از  لحاظ ایرانیان ، فرایند این تاریخ تقریبا همیشه به زیان ایشان تفسیر شده ، چون بیشتر منابع  تاریخی‌ باستانی باقی‌ مانده   درباره ایران آن روزگار ، توسط یونانیان نوشته شده است  . گزافه آمیز ترین و عین  حال موثق ترین این نوشته ها کتاب “ تواریخ “ نوشته هرودوت  مورخ یونانی قرن پنجم ق  . م  است  که به شرح نبردهای  ایرانیان و یونانیان تا روزگار نویسنده اختصاص دارد . نویسندگان دیگر ی که کتاب هایشان حاوی اطلاعاتی‌ درباره تاریخ و فرهنگ  ایران  است عبارتند از : گزنفون ) سده چهارم ق . م ( ، دیو دوروس  سیکولوس ) قرن اول ق. م ( ،پلوتارک ) قرن یکم میلادی ( و آریان  ) قرن دوم میلادی (  


پایان قسمت اول


ادامه دارد ...



Write By : Meraj Marjani

The Persian Empire”

Author: Nardo , Don

Translator: Morteza   sagheb   far “


*لطفا مطالب را بدون ذکر منبع کپی نکنید *



"لینک‌های مرتبط با این موضوع را ملاحظه کنید "



در جستجوی جام مقدس -۲