عجایب باستانشناسی

عجایب باستانشناسی

مدجای کلمه ایست عبری که به سربازان ومحافظان فرعون اطلاق می شده .این وبلاگ برای کمک به ارتقای فرهنگ و تاریخ جهان نگاشته شده است
عجایب باستانشناسی

عجایب باستانشناسی

مدجای کلمه ایست عبری که به سربازان ومحافظان فرعون اطلاق می شده .این وبلاگ برای کمک به ارتقای فرهنگ و تاریخ جهان نگاشته شده است

انسان‌های غارنشین هم اهل سالم‌خواری نبودند


مشوقان سالم‌خواری در سال‌های اخیر این‌گونه تبلیغ می‌کنند که اگر مردم غذای فراوری نشده مصرف کنند همانقدر سالم و تندرست زندگی خواهند کرد که نیاکان بشر در دوران غارنشینی؛ رژیمی بدون قند، گوشت فرآوری شده و کربوهیدرات‌های ساده. با این حال، بررسی‌های جدید نشان می‌دهد که اجداد ما چندان هم به رژیم سالم علاقه‌ای نداشته‌اند و افراط در استفاده از غلات شیرین و چرب سابقه‌ای دیرینه دارد.

سایت «هافینگتون پست» می‌نویسد که ظاهراً طبیعت انسان در طول هزاره‌ها فرق چندانی نکرده و نیاکان غارنشین ما هم سال‌ها پیش از عرضه شکلات و نوشابه‌های رنگارنگ، همان‌قدر به دنبال قند و شیرینی‌بوده‌اند که ما هستیم.

یافته‌های جدید نشان می‌دهند که هزاران سال قبل مغز بلوط و کاج نقش تنقلات و هله‌هوله‌های امروز را برای انسان‌ها ایفا می‌کردند و موجب پوسیدگی دندان‌های آنها می‌شدند.

بر این اساس، بررسی بقایای اسکلت ۵۲ انسان که حدود ۱۳۷۰۰ و ۱۵۰۰۰ سال پیش زندگی می‌کردند حاکی از وجود پوسیدگی شدید دندانی در این افراد بوده‌است. پژوهشگران می‌گویند در بین این اسکلت‌ها فقط به «سه مورد» برخورده‌اند که هیچ پوسیدگی دندانی نداشتند.

پیش از روی آوردن به کشاورزی، انسان‌ها خوراک خود را از طریق میوه‌چینی و شکار تأمین می‌کردند. بر پایه همین امر، باور غالب آن بود که به این دلیل - و مصرف کمتر غذاهای کربوهیدرات‌دار ناشی از این رژیم - آدمی پیش از آغاز کشاورزی بهداشت دهان و دندان بهتری داشته‌است.

اینک دانشمندان می‌گویند نتایج بررسی جدید اسکلت‌های ۱۵۰۰۰ ساله متقاعدشان کرده که پوسیدگی وسیع دندان‌های آسیاب (کُرسی) در آنها به دلیل مصرف بالای مغز بلوط وحشی و میوه درخت کاج بوده، - خوراکی‌هایی که هردو حاوی مقادیر زیادی کربوهیدرات تخمیرشدنی هستند.

از دیگر نکات جالب توجه در کشف اخیر آن است که برخلاف آنچه پیش از این تصور می‌شد، انسان‌های دیرین به دلیل تغذیه از دانه‌های خوراکی وحشی زندگی‌ای به مراتب آرام‌تر و بی تحرک‌تر از تصویر «انسان شکارچی» داشته‌اند.

ایزابل دوگروت، از پژوهشگران موزه تاریخ طبیعی لندن که این اسکلت‌ها را مورد بازبینی قرار داده می‌گوید: «این آدم‌ها اغلب در ناحیه دهان یا دچار پوسیدگی بوده‌اند و یا از آبسه رنج می‌برده‌اند.»

اسکلت‌های یاد شده از غاری در کشور مراکش کشف شده‌اند، - محلی که به دلیل دارا بودن بقایای انسان‌ها و حیوانات دوران نوسنگی معروف است.

دانشمندان در کنار این اسکلت‌ها بقایای خرده غذای این افراد را نیز یافتند که ساکنان باستانی غار آنها را پخته و می‌خوردند.

وب‌سایت شبکه «فاکس نیوز» در همین باره می‌نویسد، انسان‌های نخستین نمی‌توانستند تنها با خوردن دانه‌های خوراکی به زندگی خود ادامه دهند، به همین دلیل از دیگر منابع خوراکی از قبیل میوه‌ها و بی‌مُهرگان، مانند کِرم و ملخ، نیز تغذیه می‌کردند.

گابریل ماچو، از آزمایشگاه تحقیقات باستان‌شناسی و تاریخ هنر دانشگاه آکسفورد، برای تعیین دقیق خوراک انسان‌های غارنشین، رژیم آنها را با «بابون‌های کنیایی» امروزی مقایسه کرده‌است.

به نوشته سایت فاکس‌نیوز، ماچو به این نتیجه رسید که بابون‌های امروزی در محیطی شبیه به انسان غارنشین زندگی می‌کنند و مانند آنها مقادیر زیادی مغز گیاه «اویارسلام زرد») را مصرف می‌کنند. این خوراکی حاوی معدنی زیاد، ویتامین و اسیدهای چرب است که به خصوص برای مغز انسان‌تباران «هومونینی‌ها» حیاتی است.

ماچو نتیجه می‌گیرد که نیازهای غذایی انسان‌های اولیه شبیه نیاز بابون‌ها بوده‌است.

مغز «اویارسلام زرد» (با نام علمی Cyperus esculentus) حاوی مقادیر زیادی نشاسته است که در صورت مصرف به شکل سرد به شدت خراشنده است، ماچو همین ویژگی خوراک اصلی نیاکان ما را دلیل فرسودگی سریع دندان‌های آنها دانسته و می‌گوید به همین خاطر است که در دندان‌های جمجمه انسان‌های غارنشین آثار فرسودگی و خراش را مشاهده می‌کنیم. بر اساس این پژوهش دندان‌های بابون‌ها هم دقیقاً به وضعیتی مشابه دچار می‌شوند.

پیش از این شبکه رادیویی «ان‌پی‌آر»، گزارش داده‌بود که آلن کوپر، مدیر مرکز «دی‌اِن‌اِی» باستانی استرالیا، اعلام کرده‌بود که برپایه تحقیقات او و اعضای گروهش «انسان‌های شکارچی دندان های خیلی خوبی داشته اند، اما به محض آن که به کشاورزی روی آوردند، تغییر بزرگی در دندانهایشان به وجود آمد. بیماری لثه بین آنها شیوع پیدا کرد و به ناگاه تعداد زیادی دچار پوسیدگی دندان شدند.»

منبع : rf

کشف آب مایع شیرین در سرزمین منجمد گرینلند


نمایی از سطح پوشیده از برف گرینلند

دانشمندان زمین‌شناسی ذخایر عظیمی از آب شیرین در زیر یخ‌های گرینلند پیدا کرده‌اند که به رغم سرمای زیر صفر درجه هوا، در تمام طول سال به صورت مایع جریان دارد.

به گفته دانشمندان، کشف این ذخایر اهمیت فوق العاده‌ای دارد چرا که ممکن است نشانه‌ای باشد از چگونگی تاثیرات تغییرات آب‌وهوایی بر افزایش سطح دریاها در جهان.

نتیجه تحقیقات دانشمندان در این زمینه روز ۲۲ دسامبر ۲۰۱۳ در نشریه اینترنتی «نیچر» منتشر شده است.

بر اساس گزارش این نشریه، ذخایر یاد شده در جنوب شرقی جزیره گرینلند قرار دارد و  ۷۰ هزار کیلومتر را در بر می‌گیرد. دانشمندان، این ذخایر را پیش از تابستان و قبل از آغاز روند ذوب شدن یخ‌ها پیدا کردند که نشان می‌داد در طول زمستان بسیار سرد این منطقه، آب به صورت مایع جریان دارد.

این کشف توسط تیمی از دانشمندان دانشگاه یوتا و مرکز تحقیقاتی قطب در دانشگاه ایالتی اوهایو در کلمبوس، و در آوریل سال ۲۰۱۱ صورت گرفته است، آن هم زمانی که این افراد در حال نمونه‌برداری از سطح یخ زده زمین منطقه بودند. لایه کشف شده آب ۳۳ متر زیر سطح منطقه‌ای بود که از برف پوشیده شده بود.

دانشمندان برای پیدا کردن شواهدی از وجود آب مایع در زیر یخ از امواج نفوذ کننده راداری در زمین استفاده کردند که در نتیجه به لایه‌ای پیوسته و خیس برخورد کردند. همزمان، بخش عملیاتی ناسا با استفاده از تجهیزات مخصوص هوایی اقدام به شناسایی منطقه کرده و به این نتیجه رسید که ذخایر عظیم آب در منطقه‌ای فراتر از محل مورد جستجوی تیم تحقیقاتی دانشمندان وجود دارد.

ریک فارستر، پروفسور رشته زمین شناسی در دانشگاه یوتا در بیانیه‌ای گفته است: «این یک کشف غیرمنتظره بود». به گفته وی، سطح پوشیده از یخ گرینلند نقش مهمی در افزایش سطح دریاها دارد و در حال حاضر روند ذوب شدن آن به بالاترین حد خود رسیده است.

وی افزوده است: «مشخص شدن ظرفیت فضایی که سال به سال آب را در خود انبار می‌کند اهمیت فراوانی دارد، چرا که شکاف میان معادله میزان آب ناشی از ذوب یخ و سطح دریاها را مشخص می‌کند».

برای دانشمندان هنوز مشخص نیست که چرا آب طی سال‌های متمادی به صورت مایع باقی مانده است. فرض بر این است که آب ناشی از ذوب یخ‌ها در تابستان که به لایه‌های زیرین زمین نفوذ می‌کند می‌تواند به صورت مایع باقی بماند چرا که  برف روی آن باعث دور نگهداشتن آب از دمای زیر صفر گرینلند در فصل زمستان خواهد شد.

این پرسش نیز مطرح است که میزان تاثیرگذاری انبار آب زیر زمینی بر ذوب یخ‌ها تا چه اندازه است. از یک طرف، این موضوع می‌تواند روند ذوب یخ‌ها را تسریع کند ولی از سوی دیگر، باعث خواهد شد تا از افزوده شدن  آب به سطح دریاها جلوگیری شود.

بر اساس یکی از گزارش‌های کنفرانس تغییرات آب‌وهوایی، میزان ذوب یخ‌ها در گرینلند بین سال‌های ۱۹۹۳ و ۲۰۰۵ تشدید شده است. در این دوره، سالانه ۱۲۱ میلیارد تن از یخ‌های این جزیره ذوب شده است، و بین سال‌های ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۰ این میزان به ۲۲۹ میلیارد تن در ازای هر سال افزایش یافته است. ظرف ۲۰ سال گذشته و در نتیجه از دست رفتن یخ‌ها، سطح آب دریاها به میزان ۳۴ صدم اینچ بالا آمده است .

منبع : Rf

ربط ما چیست؟ 1. 5# پهلوی:

مطالب مربوط به «مقالات ربط ما چیست ؟» مرتبط با مجموعه تفاسیری از جامعه ایران در مسیر توسعه و پیشرفت بوده و در جهت ارتقای فرهنگ و توسعه کشور ایران گام بر می دارد ، این مقالات توسط خانم سهیلا شاکرین فوق لیسانس رهبری سازمانی و فوق لیسانس روانشناسی  در ایالت واشنگتن نگاشته شده است ، لطفا در مطالعه این مقالات شکیبا باشید و از تصمیم گیریهای سریع بپرهیزید . این مقالات هیچگونه ارتباطی با تخریب مجموعه یا ارتقای شان مجموعه دیگر و یا نگرش نویسنده وب عجایب باستانشناسی ندارد صرفا برای اطلاع جامعه تنظیم شده است .

 meraj marjani


ربط ما چیست؟ 1. 5# پهلوی: مکانیزم عقب ماندگی اکثریت و بهره برداری گروهی کوچک 

در نگاهی سطحی به عکسهای با حال و “ناستالجیک” که از شادیها و آزادیهای دوران پهلوی برامون باقی مونده، بسیاری (بعد از تاسف) ممکن است تعجب کنیم که چرا با همۀ ابرازهای هنری، آزادیهای آموزشی و علمی، آزادیهای اجتماعی و غیر-سیاسی، با وجود قوانینی مثل حمایت خانواده، تساویِ حقوق زنان، آزادی ادیان، آزادی کسب و کار و تجارت، با وجود روابط خوب (حتی در ظاهر افتخارآمیز) بین المللی و با همۀ بدست آورده های صنعتی و اقتصادی، چرا مردم ما در آخر دهۀ ۱۳۵۰ چاره ای بجز عوض کردن رژیم برای نجات خود ندیدند؟ این سوال مهمتر میشود وقتیکه خودمان را با دیگرانی (مثل کرۀ جنوبی) مقایسه میکنیم که همزمان با ما (در دهه های ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰) شروع به صنعتی و مدرنیزه شدن کردند، ولی، همانطور که میبینید، نتایجی بسیار متفاوت بدست دادند. 

چیزی که اتفاق افتاد این بود که در دهۀ ۱۳۵۰، بعد از اینکه ایرانیان از هیجان و شور اوایل دوران آزادی اقتصادی و مدرنیزه شدن و داشتن ماشین و برق و سینما و جاده های آسفالت و غیره بدر آمدند، توانستند با دیدی بالغ به نتیجه و کارنامۀ واقعیِ مدیریت منابع و رهبری کشور نگاهی دوباره بکنند ... و متوجه شدند که برنامه هائیکه برای رشد و صنعتی کردن کشور، توسط اساتید خارجی و شرکتهای چند ملیتی مشاورِ شاه ریخته شده بود برای پیشرفت اکثریت مردم ایران نبود، بلکه فقط برای قدرتمند کردن و بهره مند شدن عدۀ بسیار قلیلی طرحریزی شده بود. 

در واقع در دهۀ سی و چهل ایران یکی از اولین "لوله های آزمایشی" برای پیاده کردن ایده های بانک جهانی و صندوق بین الملل پول، امروزه تحت عناوین"تعدیل ساختاری" و "اقتصاد و تجارت آزاد"، در جهان بود. 

در این مقاله پیچ و مهرۀ مکانیزم عقب ماندگیِ اکثریت و بهره برداری و قدرتمند شدن درصدی کوچک در یک جامعۀ بظاهر صنعتی و مدرن را مشخص میکنیم.

(لطفاً بقیۀ مقالۀ 5.1# را در بلاگفای “ربط ما چیست؟” مطالعه بفرمائید)...


[ ادامه مطلب ]